دانشجویان عصر امروز سه شنبه پس از تجمع مقابل سفارت انگلیس وارد ساختمان اداری این سفارت شدند.
دانشجویان عصر امروز سه شنبه مقابل باغ قلهک تجمع کردند.
دانشجویان عصر امروز سه شنبه پس از تجمع مقابل سفارت انگلیس وارد ساختمان اداری این سفارت شدند.
دانشجویان عصر امروز سه شنبه مقابل باغ قلهک تجمع کردند.
دانلود 5 کتاب مختصر و مفید با موضوع " شناخت بهائیت "
پیدایش بهاییت
زیاده از یکصد و شصت سال پیش، جوانی شیرازی ادّعا کرد که باب امام زمان علیه السّلام است.
نامش میرزا علیمحمّد بود و به جهت همین ادّعا، خود را سیّد باب میخواند. ادّعای او دربارهی خود، چند سال بعد، به مقام مهدویّت رسید و چندی بعد، پیامبر شد و با نگارش کتابی، قرآن را نسخشده اعلام کرد. او پس از مدّتی خود را خدا نیز خواند!
دولت ایران هر چند به علّت وجود شبههی دیوانگی دربارهی او، از اعدامش خودداری میکرد؛ امّا سرانجام به دستور امیرکبیر و به جهت پایان دادن به درگیریهای داخلی، او را به اعدام محکوم کرد.
پس از او، یکی از مریدانش به نام میرزا حسینعلی نوری که خود را بهاءالله مینامید؛ اعلام کرد که به مقام پیامبری رسیده است. نام دین خود را بهاییّت گذاشت و عدّهای را بهدور خود جمع کرد. رهبری بهاییان پس از او به فرزندش عبدالبهاء رسید و پس از عبدالبهاء نیز از آنجا که او پسری نداشت؛ نوهی دختریاش به نام شوقی رهبر بهاییان شد. هر چند بنا بر پیشبینی رهبران بهایی قرار بود فرزندان پسر شوقی، یکی پس از دیگری، رهبری بهاییان را بر عهده بگیرند؛ امّا شوقی عقیم بود و بهاییان پس از او، مؤسّسهای را در اسراییل به نام بیتالعدل تأسیس کردند تا جامعهی بهاییان را رهبری کند.
کتاب «پیدایش» به معرفی این رهبران و برخی آموزههای آنان میپردازد و انشعابهای مختلف ایجاد شده در این جریان را به خوانندگان خود معرفی میکند.
دانلود پیدایش بهاییت / حجم 1.7 / pdf
جای پای تزار
تفرقهافکنی در میان صفوف مسلمانان، همواره یکی از مهمترین سیاستهای شوم استعمار برای تضعیف مسلمانان و غارت آنان بوده است. روسیهی تزاری پس از آن که بخشهای مهمّی را از کشور عزیزمان در دو معاهدهی ننگین گلستان و ترکمانچای، از سرزمین اصلی جدا کرد؛ برای تسلّط بیشتر بر منابع آن، از فرصت ایجاد شده در فتنهی باب سود جست و بر اختلافات ناشیشده از ادّعای باب در میان مسلمانان، دامن زد.
ابتدا توسط یکی از عوامل گوش به فرمان خود در دربار قاجار به نام منوچهر خان معتمد الدّوله، سیّد باب را پناه داد. در ماجرای اعدام او، کنسول روسیه حاضر شد و بر جنازهی او گریست. پس از ترور نافرجام ناصرالدّین شاه قاجار، به طرّاح اصلی ترور یعنی بهاءالله پناه داد و مانع از مجازات او توسط دولت شد.
بهاییان را برای ایجاد مرکز عبادی خود در عشق آباد آزاد گذاشت و به مخالفان حکومت ایران در آن شهر پناه داد و...
البتّه بهاییان نیز توسّط عبدالبهاء تعهّد کردند که هیچگاه علیه دولت روسیّه که دشمن اصلی کشورمان در آن روزگار بوده، اقدامی نکنند؛ حتّی در حقّ امپراطور روسیه جناب الکساندر سوم، دعاهایی نیز توسط عبدالبهاء صادر میشود.
«جای پای تزار» به نقش دولت روسیّهی تزاری در نشو و نمای بهاییان و حمایت بیچون و چرای آن دولت از این فرقه میپردازد و در این مسیر، تنها به کتابهای بهاییان استناد میکند.
دانلود جای پای تزار/ حجم 1.7 / pdf
پیر استعمار
از همان آغاز پیدایش بابیّت و در پی آن بهائیّت، بسیاری بر آن بودند که جای پای کشور روسیّهی تزاری در بهرهبرداری از این ماجرا برای ایجاد اختلاف و دو دستگی در میان ملّت ایران، بهروشنی پیداست. پس از انقراض امپراطوری روسیّه، بهائیّت کاملاً مورد بهرهبرداری استعمار پیر، یعنی امپراطوری بریتانیا قرار گرفت. بهویژه در اشغال فلسطین و جداسازی آن از امپراطوری عثمانی در جریان جنگ جهانی اوّل، عبدالبهاء پیشوای دوم بهائیان، نقش کلیدی داشت؛ بدانسان که بههمین مناسبت به دریافت لقب پهلوانی Knighthoodاز جانب امپراطوری بریتانیا، مفتخر گردید و Sirنامیده شد. در روزگار شوقی، پیشوای سوم بهائیان، و پس از استقرار دولت غاصب اسرائیل در فلسطین اشغالی، روابط حسنهی میان این فرقه و کشورهای استعماری و بهویژه اسرائیل، رو به گسترش نهاد.
بههمین جهات، ملّت ایران از همان اوائل، به این باور رسیدند که بهائیّت ساخته و پرداختهی کشورهای استعماری است.
کتاب «پیر استعمار» به بررسی چگونگی حمایت دولت انگلستان از فرقهی بهاییّت و رهبران آن و خوشخدمتی متقابل بهاییّت به این دولت، در میان اسناد مورد تأیید بهاییان میپردازد.
دانلود پیر استعمار / حجم 1.7 / pdf
مهدی ستیزان
بهاییان میگویند: موعود دین اسلام یعنی مهدی علیه السّلام، فردی به نام میرزا علیمحمّد شیرازی (موسوم به سیّد باب) بوده که در سال 1260 هجری قمری، ظهور کرده و دین اسلام با ظهور او به پایان رسیده است.
او علاوه بر نسخ آیین اسلام، احکامی جدید برای بشریّت آورده و به ظهور پیامبر بعدی یعنی میرزا حسینعلی نوری (مشهور به بهاء الله) بشارت داده است.
صرفنظر از آن که دین اسلام، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را آخرین پیامبر الاهی میداند و ظهور پیامبری پس از ایشان، خلاف آموزههای آن است، باید گفت که در تاریخ اسلام، تنها مدّعی مقام مهدویّت، سیّد باب نیست و افراد دیگری نیز چنین ادّعایی کردهاند. چگونه میتوان به حقانیّت سیّد باب در ادّعای خود پی برد؟
از کجا معلوم میشود که دیگر مدّعیان دروغگو بودهاند؟ معیار چیست و ملاک کدام است؟ آیا خصوصیّات سیّد باب با مشخّصات مهدی موعود مطابقت دارد؟
کتاب «مهدی ستیزان» ابتدا بهشرح اجمالی خصوصیّات مهدیِ موردِ ادّعای بهاییان و مختصری از تاریخ زندگانی او میپردازد و سپس با بیان مشخّصات مهدی منتظَر در تعالیم دین اسلام، پژوهشی تطبیقی را در این موضوع به خوانندگان خود عرضه میکند. این کتاب همچنین بهذکر برخی تعالیم این مدّعی مهدویّت خواهد پرداخت و امکان نزول چنین تعالیمی را از سوی خداوند حکیم بررسی خواهد کرد.
دانلود مهدی ستیزان/ حجم 1.7 / pdf
قبله، جایگاهی است که پیروان یک دین، در هر جای دنیا که باشند، بهسوی آن نماز میگذارند.
بهاییان نیز قبلهای دارند که محلّ آن در شهر عکا (فلسطین اشغالی) است. عکا محلّ دفن میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) رهبر بهاییان است که بهاییان، اعمال عبادی خود را رو بهسوی جنازهی مدفون او به جا میآورند؛ البتّه دستور بهاء الله آن بوده که بهاییان در زمان حیاتش نیز به سمت او عبادت کنند.
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: تحقق فرمایشات رهبر معظم انقلاب و محرومیت زدایی از مهمترین اهداف برگزاری اردوهای جهادی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه سلمان،فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان در جلسه برنامه ریزی اردوهای جهادی گفت: نوروز امسال دانشجویان (دختر و پسر) در قالب گروه های جهادی، گسترده تر از سالهای قبل با همکاری جهاد کشاورزی، اداره اوقاف، کمیته امداد امام خمینی(ره)، سازمان تبلیغات اسلامی و آموزش و پرورش در زمینه های آبرسانی، برق رسانی، کشاورزی ،تعمیرات مساجد و مدارس و مراکز یادواره های شهدا فعالیت خواهند کرد.
وی افزود:تحقق فرمایشات رهبر معظم انقلاب و محرومیت زدایی از مهمترین اهداف برگزاری اردوهای جهادی است.
جاهد اشاره کرد:همت بلند بسیجیان در عرصه های گوناگون و اردوهای جهادی است که غرب را حیرت زده کرده است و ادامه داد: با چنین همتی که از بسیجیان با ایمان سراغ داریم هر گونه تهدید و عملیات روانی دشمن ،که از هر سمت و سو به بهانه های گوناگون ، یکروز نقض حقوق بشر و روزی سلاح اتمی علیه ما میشود، محکوم به شکست است.
وی تصریح کرد : سلاح اتمی ایران بسجیان ایران هستند،ایران با وجود نیروهای با ایمان بسیجی و مردم ولایتمدار نیازی به سلاح اتمی ندارد و همیشه در راستای مبارزه با این سلاح ها در دنیا پیشگام بوده است.
ایشاد در پایان اظهارداشت: اکنون دشمن با دسیسه ای جدید وارد میدان شده است، که ایران را محکوم به نقض حقوق بشر نماید و افکار دنیا را در خصوص ناتوانی کاخ سفید در مقابله با جنبش وال استریت و دیگر ضعف هایشان به انحراف بکشد.
دانلود 36 کتاب امام حسین(ع) ، حضرت عباس (ع) و حضرت زینب (س) و کربلا با فرمت PDF و HTML
دانلود کتاب های معجزات و کرامات امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) ، لهوف ، حماسه حسینی ، سرزمین عرفات ، فرازهایی درباره عاشورا ، زینب سلام الله علیها پیامبر عاشورا ، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات ، عنصر آزادگی در نهضت حسینی ، پیام های عاشورا ، جاودانگی شهادت امام حسین (علیه السلام)ز ، ندگانی حضرت ابا الفضل ، فلسفه عزاداری ، قیام جاودانه ، و ... در ادامه مطلب ...
دانلود رایگان کتاب " نسیم مبارک عاشورا " 2.9 مگابایت pdf
«نسیم مبارک عاشورا مروری بر نهضت خونین محرم» مجموعه بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری
واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات (علی اصغر رضوانی) 1.25 مگابایت pdf
زینب سلام الله علیها، پیامبر عاشورا (محمد محمدی اشتهاردی) 118 کیلو بایت pdf
فرازهایی درباره عاشورا (مرتضی مطهری) 485 کیلو بایت pdf
سرزمین عرفات (سید علی قاضی عسکر) 136 کیلو بایت pdf
عنصر آزادگی در نهضت حسینی (سید جواد ورعی) 250 کیلو بایتpdf
فلسفه عزاداری امام حسین(ع) (عبدالحکیم سلیمی) 220 کیلو بایتpdf
حضرت ابالفضل عباس(ع) (جواد محدثی) 77 کیلو بایتpdf
قیام جاودانه (محمد رضا حکیمی) 406 کیلو بایتpdf
پیامهای عاشورا (جواد محدثی) 625 کیلو بایتpdf
راز ماندگاری عاشورا (سید علی نقی میر حسینی) 156 کیلو بایتpdf
جاودانگی شهادت امام حسین(ع) (عبدالعزیز عبدالحسین ساشادینا) 87 کیلو بایتpdf
تربت امام حسین(ع) و زیارت کربلا (عبدالحمید محمدی) 200 کیلو بایتpdf
داستانهایی از فضیلت زیارت امام حسین (ع) (علی میر خلف زاده) 220 کیلو بایتpdf
عاشورا (سعید داوودی_مهدی رستم نژاد با نظارت آیت ا...مکارم شیرازی) 2.94 مگا بایتpdf
هم نفس با کربلا (شعر عاشورایی) (محمود تاری(یاسر)) 643 کیلو بایتpdf
داستانهایی از تربت امام حسین(ع) (شهیدان احمدو علی میرخلف زاده) 200 کیلو بایتpdf
نهضت امام حسین(ع) (دکترغلامحسین زرگری نژاد) 1.51 مگابایتpdf
آثار و برکات مرقد سیدالشهدا(ع) (رضارجالی) 107 کیلو بایتpdf
جلوه عشق(قصه های زندگی امام حسین(ع) (محمدحسین مهرآیین) 369 کیلو بایتpdf
آثار و برکات زیارت حسین(ع) (علیرضا رجالی) 102 کیلو بایتpdf
تحریفات عاشورا (شهید مطهری) 353 کیلو بایتpdf
ده گفتار کربلا (محسن قرائتی) 39 کیلو بایت html
چهره درخشان حسین بن علی علیه السلام (علی ربانی خلخالی) 334 کیلو بایت html
از عاشورا تا غدیر (محمد عسکری) 165 کیلو بایت html
کرامات الحسینیه (1) (معجزات امام حسین (ع) بعد از شهادت) (علی میر خلف زاده) 111 کیلو بایت html
کرامات الحسینیه (2) (معجزات امام حسین (ع) بعد از شهادت) (علی میر خلف زاده) 116 کیلو بایت html
کرامات العبّاسیه (معجزات حضرت اباالفضل (ع) بعد از شهادت) (علی میر خلف زاده) 95 کیلو بایت html
لهوف (کتابی بسیار معتبر درباره وقایع کربلا) (سید بن طاووس) 198 کیلو بایت html
منتهی الآمال جلد 1 (زندگی نامه 14 معصوم) (شیخ عباس قمی) 810 کیلو بایت html
منتهی الآمال جلد 2 (زندگی نامه 14 معصوم) (شیخ عباس قمی) 521 کیلو بایت html
زندگانی حضرت ابوالفضل العبّاس علیه السلام (شیخ باقر شریف قرشی) 125 کیلو بایت html
بانوی کربلا (حضرت زینب سلام الله علیها) (سید باقر خسروشاهی) 565 کیلو بایت html
سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا (محمد صادق نجمی) 240 کیلو بایت html
حماسه حسینی 1 (شهید مطهری) 431 کیلو بایت html
حماسه حسینی 2 (شهید مطهری) 351 کیلو بایت html
حماسه حسینی 3 (شهید مطهری) 500 کیلو بایت html
منبع: شناخت رهبری
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: یک روزنامه آمریکایی درباره رسوایی امنیتی و رسانه ای اخیر آمریکا در تسخیر هواپیمای جاسوسی نوشت: این عملیات اطلاعاتی از مهمترین و حساس ترین عملیات های محرمانه آمریکا در قبال ایران به شمار می رفت اما به خاطر سقوط RQ-170 در خاک ایران، به نتیجه ای فضاحت بار انجامید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا به نقل از جام نیوز، شبکه الجزیره به نقل از روزنامه "نیویورک تایمز" اعلام کرد: «در اهمیت این هواپیما برای آمریکا همین بس که مقامات به فکر افتاده بودند برای بازگرداندن باقی مانده هواپیما یا منهدم کردن آن، در خاک ایران وارد عملیات شوند. اما قبل از انجام عملیات به این نتیجه رسیدند که این اقدام، ماجراجویی بسیار خطرناکی خواهد بود.»
به گزارش روزنامه "نیویورک تایمز" گفت: «هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین آمریکا که در خاک ایران سقوط کرد، جزئی از طرح بسیار حساس و دقیق مراقبت از فعالیت های هسته ای ایران به شمار می رفت که از خاک افغانستان پی گیری می شد.»
این روزنامه آمریکایی نوشته است: «این عملیات اطلاعاتی از مهمترین و حساس ترین عملیات های محرمانه آمریکا در قبال ایران به شمار می رفت اما به خاطر سقوط RQ-170 در خاک ایران، به نتیجه ای فضاحت بار انجامید.»
نیویورک تایمز تأکید کرد: «مسأله مهم این است که در آینده ای نه چندان دور، تکنولوژی حساس به کار رفته در هواپیمای فوق پیشرفته آمریکا در اختیار ایرانیان قرار خواهد گرفت.»
نیویورک تایمز افزود: «در اهمیت این هواپیما برای آمریکا همین بس که مقامات به فکر افتاده بودند برای بازگرداندن باقی مانده هواپیما یا منهدم کردن آن، در خاک ایران وارد عملیات شوند. اما قبل از انجام عملیات به این نتیجه رسیدند که این اقدام، ماجراجویی بسیار خطرناکی خواهد بود.»
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: نخستین ویژگی هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین RQ170 که باعث شده در نوع خود منحصر بفرد باشد توانایی تقریبا مهارناپذیر رادارگریزی آن است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا ، پایگاه خبری تحلیلی ایران هسته ای در نوشته ای به قلم علی شاهدیان، آورده است: منابع امریکایی از روز یکشنبه به این طرف انبوهی از گزارش های مفصل و دارای جزئیات منتشر کرده اند که نشان می دهد فناوری این هواپیما یکی از حساس ترین فناوری های موجود در اختیار سرویس های اطلاعاتی این کشور بوده و از اطلاعات مربوط به آن به شدت حفاظت می شده است.
این گزارش ها نشان می دهد دولت امریکا اکنون به شدت نگران تبعات سیاسی، فنی، اطلاعاتی و نظامی فرود اجباری این هواپیما در ایران است و به همین دلیل تمام ابزراهای خود را برای حداقل کردن خسارات ناشی از این موفقیت بزرگ ایران به کار گرفته است.
اکنون پرسش این است که چرا این هواپیما تا این حد برای دولت امریکا مهم است و جایگاه آن در سیستم فناوری نظامی و امنیتی امریکا چیست؟
بر مبنای مجموعه گزارش های موجود می توان مشخصات این هواپیما و دلایل حساسیت آن را به شکل زیر توضیح داد.
1- نخستین ویژگی این هواپیمای بدون سرنشین که باعث شده در نوع خود منحصر بفرد باشد توانایی تقریبا مهارناپذیر رادارگریزی آن است. اطلاعات موجود نشان می دهد این هواپیما توسط رادارهای معمولی برد بلند (حتی انواع بسیار پیشرفته آن) به هیچ وجه قابل رهگیری نیست و رادارهای برد کوتاه VHF نیز تنها در صورتی قادر به مشاهده آن –آن هم به سختی- هستند که هواپیما کمتر از 40 کیلومتر با آنها فاصله داشته باشد؛ اتفاقی که وقوع آن تقریبا محال است. ویژگی رادار گریزی این هواپیما ناشی از پوشش بسیار مخصوصی است که تمام سطح آن را پوشانده و بسیاری از کشورهای جهان از جمله روسیه و چین سال های طولانی است که به دنبال دست یابی به فرمول و مشخصات ساختمانی آن هستند. روزنامه نیویورک تایمز در تحلیل به قلم ویلیام براد و دیوید سانجر که روز دوشنبه 14 آذر 1390 منتشر شده، درباره توانایی رادار گریزی هواپیمای RQ170 نوشته است: «به گفته مقامات امریکایی، یک نمونه رادار گریز این هواپیمای بدون سرنشین اوایل امسال ساعت ها در موارد مکرر بر فراز مخفیگاه اسامه بن لادن در ابت آباد پاکستان پرواز کرد بدون آنکه بوسیله سامانه های دفاع هوایی پاکستان مورد شناسایی قرار گیرد». این روزنامه ادامه داده است: «ماه ها گزارش هایی، همگی تایید نشده، منتشر شده است که از همان هواپیما مرتبا بر فراز ایران و احتمالا با هدف شناسایی مراکز هسته ای یا موشکی مخفی استفاده می شده است». همچنین لولیتا سی بالدور، در گزارشی برای آسوشیتدپرس از واشینگتن در روز سه شنبه 15 آذر 1390 نیز او قول لورن تامپسون، تحلیلگر دفاعی موسسه لکسینگتون در ویرجینیا در این باره می نویسد: «این هواپیماها طوری طراحی شده اند که بتوانند به مکان هایی بروند که دیگر هواپیمای باسرنشین یا بدون سرنشین نمی توانند به آنجا بروند. این هواپیما به ویژه طوری طراحی شده است که ردیابی و هدف قرار دادن آن توسط دشمنان بسیار دشوار باشد». یک کارشناس فنی به «ایران هسته ای» عامل اصلی رادارگریزی این هواپیما رنگ مخصوص بدنه آن است.
2- دومین ویژگ این هواپیما که انتقال آن به ایران نگرانی بسیار جدی امریکایی ها را برانگیخته آن است که این فناوری RQ170 شباهتی جدی به فناوری بمب افکن های B-2 و همچنین جنگنده بمب افکن F-35 دارد که جزو پیشرفته ترین و در عین حال محرمانه ترین فناوری های نظامی امریکا محسوب می شود.
3- سومین ویژگی هواپیمای بدون سرنشین امریکایی که در اختیار ایران است، مربوط به موتورهای بسیار پیشرفته آن است که عملا به آن امکان می دهد به جای چند ساعت، چند روز در در هوا باقی بماند. جان پایک از اندیشکده گلوبال سکیوریتی در این باره به لولیتا سی بالدور گزارشگر آسوشیتدپرس از واشینگتن رد روز 15 آذر 1390 گفته است: «کلید موفقیت آمریکا در مورد هواپیماهای رادارگریز، موتورهای کم مصرف آنها است که به آنها امکان می دهد به جای چندین ساعت، روزها در هوا بمانند».
4- ویژگی چهارم هواپیمای RQ170 مربوط به توانایی های جنگ الکترونیک آن بویژه در دو حوزه خاص است. نخست اینکه این هواپیما می تواند مجموعه ارتباط رادیویی با سیم و بی سیم در اطراف منطقه پروازی خود را تا شعاعی بزرگ شنود کند و دوم اینکه قادر است در منطقه پروازی خود در صورت لزوم اختلالات الکترونیکی وسیع ایجاد نماید.
5- ویژگی پنجم هواپیمای بدون سرنشین RQ170 استقرار رادارهای فوق پیشرفته «سار» بر روی آن است که هیچ نمونه مشابهی در جهان ندارد. منابع غربی نام این رادار را AESA ذکر کرده اند.
6- ششمین ویژگی این هواپیما مربوط به دوربین ها، لنزها و سنسورهای نصب شده بر روی آن است که به آن یک توانایی منحصر بفرد تصویر برداری جاسوسی می دهد. این دوربین ها دارای توان تصویر برداری با وضوح بسیار بالا در هر شرایط جوی و همچنین دارای قدرت تفکیک منحصر بفرد هستند.
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: فرمانده سپاه عاشورا گفت: کم رنگ کردن حضور مردم در انتخابات، حمایت از کاندیداهای غیرمتعهد به نظام و انقلاب و تکرار فتنه 88 از مهمترین برنامههای دشمن برای انتخابات اسفند ماه است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا از مراغه، علیاکبر پورجمشیدیان عصر امروز در جمع مردم مراغه در مسجد شهدای این شهر اظهار کرد: پس از ماجرای ترور سفیر عربستان و ارسال پرونده هستهای ایران به شورای امنیت، دشمنان در صدد کم رنگ کردن حضور مردم در انتخابات مجلس هستند.
وی افزود: کم رنگ کردن حضور مردم در انتخابات، حمایت از کاندیداهای غیرمتعهد به نظام و انقلاب و تکرار فتنه 88 از مهمترین برنامههای دشمن برای انتخابات اسفند ماه است.
فرمانده سپاه عاشورا با تاکید برحضور حداکثری بسیجیان و رزمندگان در صحنه انتخابات عنوان کرد: حضور مردم در پای صندوقهای رای استراتژی دشمن را با شکست مواجه میکند.
وی با تاکید بر هوشیاری مردم در انتخاب چهرههای خدوم و ولایتمدار برای مجلس نهم گفت: باید کسانی به مجلس راه پیدا کنند که پیرو ولایت و حامی انقلاب و آرمانهای امام خمینی (ره) و شهیدان باشند.
پورجمشیدیان گفت: سرنوشت قانونگذاری کشور به دست مجلس است و انتخاب افراد اصلح برای قانونگذاری کشور، روند توسعه و پیشرفت را سرعت میبخشد و قوانین در مجلس بر اساس قرآن، مصالح نظام و انقلاب تصویب و اجرایی میشود.
وی اظهار کرد: دفاع از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی که عرصه انتخابات یکی از این موارد است، از جمله رسالتها و وظایف مهم بسیج و نیروهای امنیتی است و این ماموریت باید در انتخابات آینده به شکل زیبا و موثری از سوی بسیجیان مخلص عملی شود.
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: آمارهای رسمی و غیررسمی در زمینه تلفات انسانی و خسارت های اقتصادی جنگ عراق نشان می دهد که اشغال 9 ساله این کشور هزینههای هنگفتی برای آمریکا داشته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا به نقل از فارس، هفته نامه الکفاح العربی در مقاله ای به بررسی عقب نشینی نیروهای نظامی آمریکا از عراق پرداخته و به بررسی هزینه های حملات نظامی آمریکا در ده سال اخیر بویژه در عراق پرداخته است.
تلفات انسانی جنگ عراق
الف: تلفات آمریکاییها
این گزارش در آستانه خروج نیروهای آمریکایی از این کشور به هزینه هایی اشاره کرده است که از سوی آمریکا در طول 9سال جنگ در عراق بین سالهای 2003 تا 2011 تحمیل شده است، هزینه های این جنگ تنها شامل عملیات نظامی نمی شود، بلکه در ابعاد تلفات انسانی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و موارد دیگر قابل بررسی است.
بر اساس تازه ترین آمار که در زمینه هزینه های آمریکا در این جنگ تهیه شده است، تا روز 28 اکتبر گذشته بیش از 4 هزار و 800 نفر از نیروهای آمریکایی و ناتو در این حملات کشته شده اند که 4482 نفر از آنها آمریکایی هستند، باقی کشته شده ها از تابعیت های مختلف هستند، در این مدت همچنین 36 هزار نفر نیز زخمی شده اند که 32219 نفر از آنها از نیروهای آمریکایی اند.
به این آمار باید کشته های مزدوران، دیپلمات ها و شهروندان آمریکایی شاغل در کنار نیروهای نظامی را نیز افزود که در این صورت تعداد آنها به بیش از 10 هزار کشته و 130 هزار زخمی می رسد، اینها آماری است که روزنامه نیویورک تایمز آن را ارائه کرده است.
این ارقام را بر اساس سالهای هشت گانه می توان به این صورت تقسیم کرد، سال 2003، 580 نفر کشته؛ سال 2004، 906 نفر؛ سال 2005، 897 نفر کشته؛ سال 2006 ، 872نفر؛ سال 2007، 963 کشته؛ سال 2008، 322 کشته؛ سال 2009، 150 نفر کشته؛ سال 2010، 60 نفر کشته و در سال 2011 نیز تا 28 اکتبر 52 نفر کشته شده اند.
به عبارت دیگر می توان گفت که هزار نفر اول بین مارس 2003 تا 8 سپتامبر، هزار نفر دوم از این تاریخ تا 26 اکتبر 2005، هزار نفر سوم از این تاریخ تا 8 ژانویه 2007، هزار نفر چهارم نیز از همان تاریخ تا تاریخ 24 مارس 2008 کشته شده اند.
ب: تلفات عراقی ها
در مورد تلفات انسانی عراقی ها از این جنگ تاکنون آمار و ارقام رسمی منتشر نشده است، ارقامی نیز که وجود دارد، تنها بر اساس مطالعات و اظهار نظرهای غیر رسمی از داخل و خارج از عراق مطرح شده است، "جرج بوش" رئیس جمهور سابق آمریکا در سال 2005، تعداد تلفات عراقیها را بیش از 30 هزار نفر برشمرده بود، اما یک پژوهش با نام IRAQ Body Count، این تعداد را در فاصله زمانی 2003 تا 2006 بیش از 150 هزار نفر اعلام کرده است، در اکتبر سال 2006 نیز در مجله ای پزشکی به نام The Lancet تعداد تلفات عراقی ها بالغ بر 655 هزار نفر برآورد شده بود، این آمار بر اساس معدل مرگ و میر در عراق بر اساس آمارهای رسمی در سال 1982 بود که این میزان از آمارهای رسمی مرگ و میر بعد از جنگ تفریق شده و حاصل آن میزان مرگ و میر عراقی ها بر اثر جنگ بود، بر اساس این آمار معدل مرگ و میر عراقی ها از 5/5 نفر از هر هزار نفر در سال 1982 به 3/13 نفر از هر هزار نفر در سالهای 2003 تا 2006 افزایش پیدا کرد.
از سوی دیگر یک بررسی از کشور انگلیس با نام Opinion Research تعداد قربانیان عراقی در جنگ عراق را تا سال 2008 بالغ بر یک میلیون نفر برآورد کرده است، گزارش های دیگر اروپایی و آمریکایی از جمله آمار Body Count تعداد تلفات عراقی ها تا سال 2008 بالغ بر 87 هزار و 665 نفر تا 95 هزار و 687 نفر بوده است، این آمار اعلام می کند که تنها در سال 2007 میلادی 2 هزار و 65 نفر از نیروهای پلیس عراق کشته شده اند،اما این نسبت در سال 2008 به 928 نفر کاش پیدا کرده است، در سال 2009 این آمار به 225 نفر رسیده و در 2010 نیز 429 نظامی عراقی در این کشور کشته شده اند.
هزینه های مالی جنگ عراق
در مورد هزینه های مالی جنگ عراق نتایج مورد نظر را میتوان از دو طریق به دست آورد، یکی از این راهها سازمان های مدنی آمریکایی است، مورد دوم شامل بودجه های نظامی جنگی است که کنگره آن را تصویب می کند، گزارش های سازمان های آمریکایی می گوید که هزینه عملیات میدانی در عراق بالغ بر 500 میلیارد دلار بوده است، اما "جیمس مک گفرن" نماینده ماساچوست در سخنانی در کنگره در تاریخ 28 اکتبر سال 2006 اعلام کرد که آمریکا روزانه بیش از 246 میلیون دلار در جنگ عراق هزینه می کند، این یعنی اینکه این جنگ برای آمریکا 2 هزار و 847 دلار در هر ثانیه هزینه برمی دارد. این سناتور آمریکایی در این سخنرانی، مشروح هزینه های آمریکا در این جنگ را به صورت زیر مطرح کرد: 3/77 میلیارد دلار در سال 2004؛ 3/87 میلیارد دلار در سال 2005 و 4/100 میلیارد دلار در سال 2006. در آن تاریخ این سناتور تاکید کرد که تصمیم به عقب نشینی فوری از عراق 371 میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت، این در حالی است که هزینه این عقب نشینی در سال 2010 بالغ بر یک تریلیون دلار ( هزار میلیارد دلار) برآورد شده است.
در همان زمان پژوهشی از سوی لیندا بیلمز و جوزف اوجین استیولتز ( برنده جایزه نوبل اقتصاد) تهیه شد، این دو از دانشگاه های هاروارد و کلمبیا بودند، آنها در این پژوهش هزینه های این جنگ را 2 هزار و 267 میلیارد دلار بر آورد کردند، البته هزینه های این جنگ بر اساس ارزیابی های رسمی به صورت زیر است:
- هزینه های جاری: 336 میلیارد دلار
- هزینه های عملیاتی: 386 میلیارد دلار
- خسارت ها و حقوق ها بازنشستگی: 127 میلیارد دلار
- خسارت های حمل و نقل و تضمین های دیگر: 160 میلیارد دلار
- کاهش تولید ناشی از تلفات و معلولیت ها و استعلاجی ها: 355 میلیارد دلار
- فاکتور سوخت نیروهای رزمی و عملیات باربری: 300 میلیارد دلار
- عامل کندی اقتصاد داخلی کشور: 150 میلیارد دلار
- عامل کاهش پروژه های تولیدی در اثر هزینه بردار بودن جنگ: 450 میلیارد دلار
این هزینه ها در کتابی با عنوان " هزینه های واقعی جنگ، 3 تریلیون دلار" برآورد شده است که روزنامه لوفیگارو فرانسه در شماره خود در تاریخ 10/4/ 2008 خلاصه ای از این کتاب را منتشر کرده است، بر اساس این کتاب رقم استفاه شده در عراق بیشتر از جنگ ویتنام و دو برابر هزینه های آمریکا در جنگ کره بوده است.
هر آمریکایی از زمان تولد 30 هزار دلار بدهی دارد
حجم بدهی های عمومی آمریکا هم اکنون بیش از 9/13 تریلیون دلار است، این یعنی اینکه هر آمریکایی از مرد گرفته تا زن و کودک شیرخوار بالغ بر 30 هزار دلار بدهی دارد.
در ارزیابی های دفتر بودجه کنگره آمریکا آمده است که هزینه های جنگ های عراق و افغانستان تا پایان سال جاری بالغ بر 4/2 تریلیون دلار خواهد بود، از سوی دیگر معدل بدهی های آمریکا نسبت به تولید داخلی این کشور از 35 درصد در سال 1975 به بیش از 65 درصد در دوره کنونی رسیده است. از لحاظ معیارهای تاریخی نیز آمریکا تنها در دوره جنگ دوم جهانی این بدهی را به خود دیده و میزان بدهی این کشور به 120 درصد از تولید داخلی این کشور رسیده است.
دیوید ویس اقتصاددان ارشد موسسه "استاندارد اند بوزر" در این زمینه می گوید: این مشکل روند رو به رشد خواهد داشت، ما پیش بینی می کنیم که در صورت ادامه دار بودن هزینه های آمریکا به این صورت تا آغاز سال 2050 میزان بدهی های ملی آمریکا به 350 درصد متوسط تولید ناخالص داخلی این کشور خواهد رسید.
بر اساس آمار رسمی بانک مرکزی آمریکا در میان بدهی های آمریکا نیز ژاپن با 586 میلیارد دلار طلبکارترین کشور از آمریکاست و چین با 400 میلیارد دلار، انگلیس با 244 میلیارد دلار ، عربستان و کشورهای صادر کننده نفت با 123 میلیارد دلار در رده های بعدی قرار دارند.
از سوی دیگر گزارش هزینه های جنگ ها که مرکز مطالعات واتسون وابسته به دانشگاه براون تهیه کرده نشان می دهد که میزان هزینه های آمریکا برای جنگ ها دست کم به 73 تریلیون دلار می رسد، این در حالی است که برخی این عدد را 4/4 تریلیون دلار می دانند، در 10 سال اخیر که رویکرد آمریکا به سوی افغانستان به بهانه از بین بردن سران القاعده کشیده شده است، تاکنون بیش از 3/2 تریلیون دلار تا 7/2 تریلیون دلار هزینه کرده است.
این ارقام البته با در نظر گرفتن برخی هزینه های عمومی که باید به آنها توجه شود، رو به رشد خواهد بود، مانند هزینه هایی که درباره تعهد طولانی مدت به مجروحان و کهنه سربازان و هزینه های جنگی از سال 2010 تا 2020 وجود خواهد داشت. این آمار البته شامل یک تریلیون دلار از سود این هزینه ها و میلیارد ها دلاری از هزینه هایی که نمی توان آنها را به شمارش درآورد ، نمی شود.
مطالعاتی که 20 دانشمند آمریکایی انجام داده اند، نشان می دهد که پرونده کشته ها و زخمی های این حملات همچنان مبهم است، از سوی دیگر تریلیون ها دلاری که در ده سال اخیر هزینه شده، فایده ای نداشته است، سناتور "باب کورکر" که نماینده جمهوری خواه ایالت تنسی است، معتقد است که 19 نفر از اعضای القاعده با صرف هزینه ای بالغ بر 400 الی 500 هزار دلار در حملات 11 سپتامبر 2995 نفر را کشتند و باعث خسار های مادی به میزان 500 تا 1000 میلیارد دلار شدند، اما بعد از آن آمریکا سه جنگ را با عراق و افغانستان و القاعده آغاز کرد که از زمان آغاز این جنگ ها تاکنون به ازای هر کشته حملات 11 سپتامبر دست کم 73 نفر کشته شده اند، حال باید دید که آیا تمام این اتفاقات ارزشش را داشته است یا نه؟
عقب نشینی آمریکا از عراق باعث افزایش نفوذ ایران می شود
این مقاله همچنین در بخش دیگری به فرا رسیدن زمان عقب نشینی آمریکا از عراق اشاره کرده و این سوال را مطرح می کند که آیا این عقب نشینی به افزایش نفوذ ایران در منطقه خواهد انجامید یا اینکه عراق را در آتش ناامنی های سیاسی قرار خواهد داد که از مرزهای لبنان سوریه و اسرائیل آغاز می شود؟
آلان کوربا موسس مرکز ملی "بررسی نگرانی ها" اخیر درمقاله ای به بررسی سناریوهای بعد از عقب نشینی آمریکا از عراق پرداخته و مدعی شد که این کشور در آستانه پذیرش یکی از این سه سناریو قرار خواهد داشت، این سناریوها به ادعای این سایت آمریکایی شامل تجزیه، ایجاد دیکتاتوری جدید در این کشور یا تبدیل شدن به دولتی وابسته به ایران خواهد بود، این مقاله حمله به عراق در سال 2003 را موفقیتی بزرگ دانست، ولی تاکید کرد که مصیبت از آنجایی شروع شد که هیچ طرحی برای دوره بعد از اشغال عراق چیده نشده بود و آمریکا نیروهای کافی را برای تعامل با ناامنی های بعد از اشغال این کشور نداشت. از سوی دیگر در این کشور نیز مانند سایر کشورهای خاورمیانه همه چیز به ارتباطات قبیله ای و دینی بستگی دارد، هنگامی که ما بخواهیم صادرات نفتی و درآمدهای آن را در این کشور مورد توجه قرار دهیم، درگیری های شیعه و سنی شروع میشود و از سوی دیگر کردها نیز به دنبال مقابله با تمام کسانی هستند که روی خاک آنها دست گذاشته اند.
این گزارش البته سعی می کند تا آمریکا را عاملی برای ایجاد توازن در عراق بداند و مدعی شود که با وجود انجام انتخابات پارلمانی و وجود مجلس نمایندگان و دولت در کشور، این نوری المالکی است که وزارتخانه های دفاع و کشور و امنیت داخلی را در اختیار دارد، این گزارش به صورت تلویحی مدعی می شود که نوری المالکی توان کافی برای تسلط بر کشور را در اختیار ندارد.
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: خبر دستگیری یک جاسوس سیا در کشورمان به سرعت در رسانههای جهان بازتاب یافت. دو خبرگزاری مهم اسوشیتدپرس و آلمان به سرعت این خبر را روی تلکس خبری خود قرار دادند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا به نقل از فارس، خبر دستگیری یک جاسوس سیا در کشورمان به سرعت در رسانههای جهان بازتاب یافت. دو خبرگزاری مهم اسوشیتدپرس و آلمان به سرعت این خبر را روی تلکس خبری خود قرار دادند.
خبرگزاری آلمان در خبری از این دستگیری نوشت: "وزارت اطلاعات ایران اعلام کرد که یک نیروی سیا را در ایران دستگیر کرده است. این شخص که اصالتا ایرانی است اما به نظر میرسد شهروند آمریکا باشد توسط سیا آموزش دیده و به پایگاه بگرام اعزام شد. این شخص از بگرام برای جاسوسی به ایران آمد."
این خبرگزاری به نقل از منابع ایرانی افزود که سازمانهای اطلاعاتی ایران از قبل توانسته بودند ماموریتهای این فرد را در افغانستان شناسایی کنند و بلافاصله بعد از ورود به ایران وی را دستگیر کردهاند. سیستم اطلاعاتی ایران قبلا نیز خبر از دستگیری 12 جاسوس سرویسهای اطلاعاتی غربی از جمله سیا داده بود.
خبرگزاری آلمان به سبک و سیاق تبلیغاتی تمام رسانههای وابسته به استکبار مدعی شد که ایران خبر از دستگیری حلقههای جاسوسی متعددی داده است اما شاهدی بر فعالیتهای جاسوسی آنان ارائه نکرده است.
خبرگزاری اسوشیتدپرس نیز نوشت که بیانیه وزارت اطلاعات ایران بیان میدارد که ایران یک مامور سیا را در پایگاه هوایی بگرام در افغانستان شناسایی کرده و پس از ورود به خاک ایران وی را دستگیر کرده است.
این خبرگزاری افزود: پایگاه بگرام مهمترین پایگاه نیروهای نظامی خارجی حاضر در خاک افغانستان بیرون از کابل است.
اسوشیتدپرس نیز در پایان انعکاس خبر همچون خبرگزاری آلمان ایران را متهم میکند که بارها سخن از دستگیری یا اعدام جاسوسان آمریکایی یا اسرائیلی گفته اما بعدا اطلاعات بیشتری از آن منتشر نکرده است.
روزنامه جروزالم پست، تایوان نیوز، خبرگزاری فرانسه، روزنامه ونکوور سان و ... نیز در همان دقایق ابتدایی پس از اعلام خبر نسبت به بازتاب آن اقدام کردند.
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: سفارت مجازی تهران یک محصول دیگر از الگوی شکست خورده دیپلماسی عمومی آمریکا است که پس از 11 سپتامبر دنبال شده است؛ به این ترتیب، این عمل نشان دهنده ناتوانی مداوم دولت آمریکا در تشخیص اصول اساسی دورنمای ارتباطات جهانی و عدم تمایل مقامات به اذعان محدودیتها در دنبال نمودن این روش است.
به گزارش فارس، مجله «نشنال اینترست»، در مقالهای به قلم «تروور ثرال» به بررسی نقش دیپلماسی عمومی آمریکا در رابطه آمریکا و ایران پرداخت. به عقیده نویسنده، سفارت مجازی تهران یک محصول دیگر از الگوی شکست خورده دیپلماسی عمومی آمریکا است که پس از 11 سپتمابر دنبال شده است. آمریکا هر چند در دوران جنگ سرد توانست با استفاده از رسانههای خود، علیه شوروی موفقیت کسب کند، اما دوران مدرن به سه دلیل از دوران جنگ سرد متفاوت هستند. رقابت بین رسانههای متعدد، تاثیر بالقوه سفارت مجازی را کاهش میدهد. آمریکا فاقد اعتماد کافی برای ایفای یک نقش جدی در عرصه عمومی ایران (یا هر کشور دیگری در خاورمیانه) است. همچنین تناقض در گفتار و کردار مقامات آمریکا موجب افزایش سوء ظن نسبت به آمریکا در خاور میانه شده است.
* سفارت مجازی و ایجاد یک پل ارتباطی بین آمریکا و مردم ایران
2 هفته قبل، آمریکا افتتاح سفارت مجازی خود در تهران را اعلام کرد، یک وب سایت اطلاعاتی که مردم ایران را هدف قرار داده است. به گفته «وندی شرمن»، معاون وزارت امور خارجه در امور سیاسی، هدف اصلی سایت ایجاد یک پل ارتباطی بین آمریکا و مردم ایران است. همانطور که وب سایت توضیح میدهد : «عدم حضور آمریکا در ایران (پس از بحران گروگان گیری در سال 1979 ) به این معنی است که ما فرصت کمی داریم تا صدای خود را به گوش تعداد بیشتری از ایرانیان برسانیم.»
* دنبالهروی از اقدامات مشابه در حیطه زبان فارسی در یوتیوب، فیسبوک و توییتر
این سایت دنباله روی تلاشهای وزارت امور خارجه در حیطه زبان فارسی در یوتیوب، فیسبوک و توییتر است. هر چند خود سایت ویژگی خاصی ندارد و کسل کننده است، قطعا هیچ اشکالی وجود ندارد تا اطلاع رسانی به مردم را در سراسر جهان تسهیل کرد.
* محصول دیگری از الگوی شکست خورده دیپلماسی عمومی آمریکا پس از 11 سپتامبر
با این حال سفارت مجازی تهران یک محصول دیگر از الگوی شکست خورده دیپلماسی عمومی آمریکا است که پس از 11 سپتامبر دنبال شده است. به این ترتیب، این عمل نشان دهنده ناتوانی مداوم دولت آمریکا در تشخیص اصول اساسی دورنمای ارتباطات جهانی و عدم تمایل مقامات به اذعان محدودیتها در دنبال نمودن این روش است.
* شکل دهی افکار عمومی ایران به کمک سفارت مجازی
کارزارهایی مانند سفارت مجازی تهران، منعکس کننده یک مفهوم تاریخ گذشته در حوزه عمومی جهانی است. به نظر میرسد که مقامات فکر میکنند که سفارت مجازی (همراه با سایر تلاشهای مشابه در منطقه از جمله رادیو فردا، رادیو ساوا و الحره) روزهای عظمت رادیو آزاد اروپا و صدای آمریکا را تکرار خواهند کرد. تئوری روشن است: ایرانیان به دلیل عطش برای دریافت اطلاعات در مورد جهان، به دنبال منابع اطلاعاتی جایگزین خواهند رفت. هنگامی که ایرانیها متوجه شوند که منابع جایگزین (مانند سفارت مجازی تهران)، نسبت به منابع دولتی خود ایران، اطلاعات دقیقتر و مفیدتری ارائه میدهند، به این منابع جایگزین اعتماد کرده و حتی با تعداد بیشتر به این منابع روی خواهند آورد. در نهایت این وضعیت به آمریکا کمک خواهد کرد تا افکار عمومی ایران را شکل دهد.
* سه تفاوت عمده شرایط فعلی با دوران جنگ سرد
در طول جنگ سرد، آمریکا، واقعا به کمک رادیو آزاد اروپا و صدای آمریکا موفقیتهایی کسب کرد. با این حال، شرایط آن دوران از سه منظر متفاوت بودند. از همین رو نفوذ و موفقیت در آن دوره ممکن بود اما در شرایط فعلی بعید است اگر نگوییم غیر ممکن است.
* رقابت بین رسانههای متعدد، تاثیر بالقوه سفارت مجازی را کاهش میدهد
اول، سیستم جهانی رسانهها بی نهایت متراکمتر و متنوعتر شده است. از همین رو تاثیر گذاری سختتر است. مردم اتحاد جماهیر شوروی، به جز اطلاعات ارائه شده توسط آمریکا، هیچ منبع جایگزین قابل توجه دیگری نداشتند. اما، ایرانیها به هزاران رسانه در خاورمیانه دسترسی دارند. هم اکنون میلیونها خانواده ایرانی با کمک بشقابهای ماهوارهای غیر قانونی، به شبکههای تلویزیونی الجزیره، العربیه، المنار، شبکه فارسی «بی بی سی» و شبکه بینالمللی «سی ان ان» دسترسی دارند. یک خانواده ایرانی که از طریق «وی پی ان» «شبکه خصوصی مجازی» به اینترنت دسترسی دارد با یک کلیک به تمام رسانههای سراسر جهان دسترسی دارد. با وجود رقابت بین این رسانهها، اهمیت و نفوذ بالقوه سفارت مجازی در دوران مدرن، بسیار کمتر از دوران جنگ سرد و یا حتی سال 1979 که آمریکا روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرد، است.
* آمریکا فاقد اعتبار کافی برای ایفای یک نقش جدی در عرصه عمومی ایران (یا هر کشور دیگری در خاورمیانه) است
دوم، آمریکا به هیچ وجه یک منبع قابل اعتماد اطلاعات نیست. بنابراین آمریکا یک عامل تعیین کننده و اجباری در شکل دهی افکار عمومی در ایران نیست. تمام پژوهشها در زمینه ارتباطات موثر از گفتههای ارسطو گرفته تا تحقیقات پس از آن، بر اهمیت اعتماد تاکید میورزند. در طول جنگ سرد، جلب اعتماد افرادی که کشور آنها توسط اتحاد جماهیر شوروی اشغال شده بود، برای آمریکا مشکل نبود. اما امروزه، جلب اعتماد مردم ایران به آمریکا، یک موضوع متفاوت است. تنها این دلیل که ایرانیها با دولت خود مشکل دارند به این معنی نیست که آنها به شیطان بزرگ اعتماد خواهند کرد. یک نگاه سریع به نگرش مردم در سراسر خاور میانه نسبت به حاکی از آن است که آمریکا فاقد اعتماد کافی برای ایفای یک نقش جدی در عرصه عمومی ایران (یا هر کشور دیگری در خاورمیانه) است. به عنوان مثال، «مطالعات اقناع ریاست جمهوری آمریکا» نشان میدهند، روسای جمهوری که مورد تایید کمتر از 50 درصد مردم هستند، قادر به تغییر افکار مردم خود نیستند، چه برسد به افکار سایر مردم.
* تناقض در گفتار و کردار مقامات آمریکا
سوم، آمریکا نمیتواند ایرانیان را با کلمات خود متقاعد کند، در حالی که اقدامات آمریکا به وضوح بر خلاف گفتههایش هستند. در طول جنگ سرد، آمریکا از لحاظ اخلاقی نسبت به اتحاد جماهیر شوروی دارای موقعیت بهتری بود و دیپلماسی عمومی آمریکا این تفوق را تقویت کرد. آمریکا از آزادی مردمی صحبت میکرد که خواستار آزادی بودند. اما دیپلماسی عمومی آمریکا از 11 سپتامبر، به طور گستردهای، تنها یک لفاظی در خدمت منافع خود آمریکا و پوششی برای تلاشهای یک جانبه در جنگ با تروریسم و گسترش نفوذ آمریکا در خاور میانه بوده است. ایرانیها ممکن است دولت فعلی خود را دوست نداشته باشند، اما این بدان معنی نیست که آنها سیاست خارجی آمریکا در خاور میانه را تایید میکنند.
* افزایش سوء ظن نسبت به آمریکا در خاورمیانه به دلیل دیپلماسی عمومی اشتباه آمریکا
حتی هنگامی که «شرمن»، معاون وزیر، افتتاح سفارت مجازی را اعلام کرد، اظهار کرد که این اقدام در راستای تحریمهای اقتصادی و سایر اقدامات اجباری به منظور جلوگیری از توسعه سلاحهای هسته ای ایران است. در نتیجه، تلاشهای فعلی دیپلماسی عمومی آمریکا، همانند دوران جنگ سرد موثر خواهند بود، اما در جهت معکوس، این تلاشها سوء ظن و انتقاد از اقدامات آمریکا در خاور میانه را تقویت میکنند.
سوال منطقی که در اینجا مطرح میشود این است که یک راهبرد بهتر دیپلماسی عمومی چگونه راهبردی خواهد بود؟ در عین حال، دولت ایران، تقریبا به محض راه اندازی سفارت مجازی تهران، آن را فیلتر کرد و بدین گونه نظر رسمی خود را در مورد آن اعلام کرد.
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: اولین تصاویر از جاسوس سیا(CIA) بازداشت شده در ایران و فیلم اعترافات مهم این جاسوس منتشر شد.
این فیلم از طریق لینک ذیل قابل مشاهده است:
فیلم کامل اعترافات جاسوس CIA بازداشت شده در ایران
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا به نقل از فارس، مشروح گزارش "مهار شده" که به چگونگی شکار پهپاد انسانی سازمان سیا(جاسوس آمریکایی) در ایران میپردازد به شرح ذیل است:
واشنگتن سال 2008
به دستور باراک اوباما میز ایران در سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا سیا مامور میشود تا علاوه بر هزینههای گذشته، فعالیتهای خرابکارانه و جاسوسی که تاکنون انجام میداده، پروژهای سه جانبه را بسیار محرمانه و با همکاری موساد و MI6 طراحی کند.
یعنی علاوه بر ترور و جنگ رسانهای، سیا تمام توان خود را برای فاز سوم طرح به کار میگیرد، راهی برای نفوذ.
حکمتی(جاسوس دستگیر شده سیا در ایران): تمام مواردی که نیاز داری تا این ماموریت را انجام بدی با جزئیات دونه دونه بهت یادمیدهند.
نیاز سازمان سیا جدی است که این پروژه با فوریت و جدیت تمام در دستور کار قرار میگیرد. یک تیم ویژه مامور میشود تا زبدهترین فرد را برای نفوذ به دستگاه اطلاعات ایران انتخاب کند.
فرد مورد نظر در آریزونای آمریکا متولد شده و سابقه یک دهه آموزشهای فشرده اطلاعاتی را در رزومه خود دارد، نام برده در آگوست 2001 در قسمت اطلاعات ارتش آمریکا مشغول به کار میشود.
حکمتی(جاسوس دستگیر شده سیا در ایران): سال 2001 دبیرستان را تمام کردم و تصمیم گرفتم وارد ارتش آمریکا شوم. آگوست 2001 رسماً لباس ارتش آمریکا را پوشیدم و آموزشهای مختلف نظامی اطلاعاتی را دیدم.
حکمتی از آموزشهای عمومی و ویژه نظامی به دانشگاهی مخصوص، فرستاده میشود تا در کنار آموزشهای اطلاعاتی زبانهای خاورمیانهای را نیز بیاموزد.
حکمتی: وقتی که فهمیدند من کمی فارسی بلدم کمی عربی بلدم گفتند که ما دوست داریم شما را بفرستیم به یک دانشگاهی که عربی یادبگیری.
حکمتی حالا به تحلیلگر اطلاعات تبدیل شده که با پوشش نظامی ارتش آمریکا وارد خاک عراق میشود.
ماموریت حکمتی در عراق شناسایی افرادی بین مقامات عراقی است که گرایش به آمریکا دارند، آمریکا میتواند با صرف هزینه آنها را عروسک خیمه شب بازی خود بکند.
حکمتی: نظر مقامات عراقی را در مورد آمریکا و حضور نظامیان آمریکایی در عراق بررسی میکردم. هدفمان این بود که در بین سران و مقامات افرادی که تمایل به آمریکا دارند پیدا کنیم و کاری کنیم که در روز وقوع هر مسئله ای اینها از نظامیان آمریکا حمایت کنند و بعد از ارسال گزارشات ما به اطلاعات ارتش، ماموران امنیتی جلسهای مخفیانه با این مقامات برگزار میکردند و سعی میکردند رابطه نزدیکتری را برقرار سازند.
حکمتی باید افرادی را بیابد که اهداف آمریکا را در خاک عراق تامین کنند.
حکمتی: تا جایی که میتوانند امور کشورها را کنترل می کنند مخصوصاً بحث نفت را، آمریکا قصد داشت تا با تصرف چاههای نفت عراق سازمان اوپک را ورشکست کند و کاری کند که نفت فقط به دلار معامله شود، تا قدرت آمریکا مقابل چین و روسیه بیشتر باشد. یکی از دلایل حضور نظامی آمریکا در عراق این است که در خاورمیانه حضور داشته باشد و با نفوذ در گروههای اسلامی و بین مردم مسلمان انحراف ایجاد کند. آمریکا با پوشش آوردن دموکراسی آمد. یکی دیگر از اهداف آمریکا کنترل خاورمیانه از جمله ایران، سوریه، لبنان، عراق، بحرین و حتی تونس بود تا ایران برای این کشورها الگو نشود.
حکمتی خیلی زود باید خود را به مقامات مافوق ثابت کند به طوری که بلافاصله پس از پایان ماموریت چند ماهه در عراق به استخدام چندین شرکت اطلاعاتی در میآید. دارپا مرکز پیشرفته تحقیقاتی و اطلاعاتی متعلق به وزارت دفاع آمریکا میباشد و حکمتی را از سال 2005 تا 2007 به خدمت گرفت. پس از دارپا حکمتی به KUMAGAMES میرود؛ شرکتی رایانهای که از سازمان سیا پول میگیرد تا فیلمها و بازیهای خاصی را برای تغییر افکار عمومی در خاورمیانه طراحی و رایگان توزیع کند واین بازی هدفش این بود که مردم عراق و همه دنیا را قانع کند که کاری که آمریکا دارد در کشورها انجام میدهد کار خوبی است.
حکمتی: رئیس کوما به من زنگ زد و گفت: من از طریق دارپا رزومه شما را گرفتم و ما یک برنامه داریم که دوستداریم با ما همکاری کنید.
انتخاب حکمتی برای این است که سیا توانایی وی در دقت به جزئیات محیط و تفکر برای آمریکا را بسنجد. پس از کوما CUBIC کمپانی و شرکت خصوصی که پنهانی به کارهای اطلاعاتی میپردازد تغییر این شرکتها در فاصله زمانی کوتاه به خاطر اینه که حکمتی آموزشهای مختلف را در پوشش کار در شرکتهای مختلف بیاموزد و ضمن اینکه دوستان و همراهان وی به ماهیت ماجرای وی پی نبرند.
حکمتی: این شرکت هم یک پوششی بود برای سازمان سیا و فقط رئیس شرکت میدونه که شما با سازمان کار میکنید.
تیم ویژهای که میز ایران در سیا مامور کرده بود سرانجام حکمتی را برای عملیات پیچیده نفوذ انتخاب میکند. اما حکمتی باید پیشاپیش برای این ماموریت مهم و استراتژیک محک زده شده و آموزش ببیند.
حکمتی: ژولای 2009 خانمی با من تماس گرفت که میگفت کارمند دولت است. اسمش دولارس بود.
این آزمونها به همین جا ختم نمیشود. حکمتی بارها تست دروغ سنجی و روانشناسی و معاینات پزشکی را با موفقیت پشت سر میگذارد تا دولارس مامور گزینش سیا با وی تماس بگیرد و اعلام کند که تحقیقات خاتمه یافته و حکمتی باید منتظر تماس آنها بماند و در این فاصله حکمتی به عنوان نیروی ویژه به BAESYSTENS فرستاده میشود.
حکمتی: یک تماس گرفته شد از BAESYSTENS که باید اونجا بری به عنوان تحلیلگر اطلاعات و اونجا ماموریتها میگیری از مرکز اطلاعات در عراق که یک رئیس داری اونم بهت ماموریت میدهد.
حکمتی در عراق حدود دو سال استفاده از سیستمهای محرمانه و جمعآوری اطلاعات از اماکن و اشخاص مختلف به طور کاربردی را فرا می گیرد در این بین سیا میکوشد تا پوششی مناسب ، برای ماموریت بزرگ وی بیابد.
واشنگتن 2011
حکمتی: یک زن به من زنگ زد گفت: بیا پیش ما در واشنگتن. او گفت این مراحل آموزش که در عراق فرا گرفتی میخواستیم ببینیم شما اگر امکانات و ظرفیت خوبی دارید برای این پروژه فکر میکردیم که از شما چطوری استفاده کنیم.
میز ایران در سیا که در مقابله با سرویس اطلاعاتی ایران شکستهایی پیدرپی خورده است پروژه نفوذ را حیاتی میبیند و با فوریت و جدیت تمام آن را دنبال میکند و از این رو بزرگترین ماموریت حکمتی که سفر به ایران است در هتل واشنگتن به وی ابلاغ میشود.
حکمتی: من رفتم یک آقایی آمد و یک ساعت و نیم سؤالاتی پرسید و گفت: ما برنامههایی برات داریم اگه تو این کار موفق باشی بیشتر بهت آموزش و کار و سفر میدهیم برای این کار هم نیاز داره که بری ایران آیا برای این کار حاضری یا نه؟ من گفتم آره.
مامور سیا با دادن توضیحات ریز و دقیق حکمتی را برای انجام این ماموریت بزرگ توجیه میکند و به وی اطمینان میدهد با پوششی که برای او ایجاد میکنند هیچ مشکلی پیش نیاید. دو طرف طی سه روز بارها نوع مواجه با ماموران اطلاعاتی با پوشش حکمتی را تمرین میکنند.
حکمتی:بعد در مورد این داستان اینقدر تکرار و سوال و تمرین کردیم تا سناریو را خوب بلد شدیم.
سیا تصمیم گرفته تا یکی از زبدهترین نیروهایش که در زمینههای مختلف اطلاعاتی آموزش دیده و حالا دیگه از سطح تحلیلگر اطلاعاتی بالاتر رفته با پوشش یک دلال اطلاعات در مسیر دستگاه امنیتی ایران قرار دهد تا نفوذ صورت گیرد برای این کار فرد مورد نظر به هر طریق ممکن اعتماد سازی کند.
حکمتی: اینکه شما میرید یک منبع میشوید برای وزارت اطلاعات ، سه هفته میری اطلاعات هماهنگ شده را بهشون میدی و یک پولی هم میگیری و بعد برمیگردی.
حکمتی اجازه دسترسی به سریترین سیستمهای اطلاعاتی را پیدا میکند تا برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز پروژه نفوذ، به پادگان بگرام افغانستان فرستاده میشود و در این هنگام شبکههای مختلف ایران که تحرک و فعالیتهای بگرام را زیر نظر دارند از حضور یک آمریکایی ایرانی تبار در این پادگان مطلع میشوند.حکمتی سپس با پروازی به دبی میرود.
حکمتی: ازپایگاه بگرام تا کابل 45 دقیقه فاصله است. من در یک مرکز جاسوسی کار میکردم که در بگرام مستقر بود من از بگرام یک سری پرواز داشتم که یکی از آنها از خط بگرام به دبی بود دو روز در دبی مستقر و از آنجا یک بلیط گرفتم و به تهران آمدم.
حجم اطلاعاتی که حکمتی آورده به گونهای است که هر سرویس اطلاعاتی در مواجهه با آن خود را در مقابل منبعی مهم میبیند و سعی میکند تا علاوه بر صحت سنجی هر طور شده این منبع را از دست ندهد و نیاز اطلاعاتیاش را بوسیله آن برآورده کند و این همان دامی است که برای ایران پهن شده است.
هر سرویس اطلاعاتی نیاز به اطلاعات دارد هر سرویس اطلاعاتی نیاز به منابع دارد و مخصوصا ایران که با آمریکا دشمن است سازمان سیا در این پروژه به دنبال ایجاد اثر انگشت یا ردپای سرویس اطلاعاتی ایران است تا هر طور شده لااقل یکی از ماموران امنیتی ایران را به دام و پس از درخواست اطلاعات از حکمتی به توانمندی و نیازهای ایران اشراف یابد تا بتواند از آن بعنوان حربهای علیه ایران قرار دهد.
حکمتی: نقشه آنها بود که اولش یکسری اطلاعات ارزشمند را مفت بدهند که بعد ببینند اطلاعات خوبی است یا نه و بعدا با من تماس بگیرند.کسی که تشنه باشه بهش آب میدی، نمیپرسه آب را از کجا گرفتی و آب میخوره و میگه خیلی ممنون.
ولی دستگاه امنیتی ایران بر این تشنگی اشراف یافت. با ارزیابی درستی اطلاعات، به فرعی بودن کار پی میبرد و با شناسایی مسیرها و راههای اعزام فرستاده که حکمتی از آنها عبور کرده بود، پروژه نفوذ را کنترل و مهار میکند. سربازان گمنام امام زمان(عج) این مجاهدان خاموش جمهوری اسلامی ایران با ردگیری و مهار فرستاده نه تنها پروژه نفوذ را با شکست مواجه کردند، که شبکه گسترده جاسوسی با طیف وسیعی از اطلاعات ستاد را نیز شناسایی و منهدم کردند؛ تا روشهای واسطهها و همکاران این شبکه جاسوسی در اختیار نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی قرار گیرد و بار دیگر نقشه بدخواهان این مرز و بوم نقش بر آب شود.
یادآور میشود: این گزارش شب گذشته از شبکه سوم سیما پخش شد.
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: وقتی کیهان و رجانیوز و فارس به تمسخر فعالان سیاسی در دنیای مجازی می پردازند نکته اصلی آنها این است که «برای براندازی باید به داخل کشور و عرصه خیابان بیایید و حالا که جربزه اش را ندارید بروید و خفه خون بگیرید.» قائلان به این نظر در واقع می خواهند...
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان در اخبار ویژه امروز ۵شنبه خود ۴ خبر را منتشر کرد.
پسر خوب! به سؤال رفقا جواب بده!
عناصر ضدانقلاب خارج نشین که در حوزه تحمیق و تهییج عوامل داخلی جبهه استکبار فعالیت می کنند همچنان از پاسخ سر راست و روشن به یک سؤال ساده طفره می روند و آن اینکه چرا خود شما به ایران برنمی گردید تا مبارزه کنید و فقط برخی افراد بی خبر را شیر می کنید که سر به صخره بکوبند.
مجید محمدی همکار کاسبکار رادیو فردا که سالها پیش بدون هیچ تعقیب و تهدیدی، ترجیح داد در آمریکا اقامت بگیرد و از دلارهای اختصاص یافته از سوی وزارت خارجه و سرویس جاسوسی سیا برخوردار شود، مدتی است که محل اعتراض طیف هایی از گروه ها و رسانه های مخالف جمهوری اسلامی قرار گرفته است. این اعتراض ها به حدی بود که وی مجبور شد بنویسد «این سخن که رسانه های فارسی زبان خارج از کشور (سایت ها، رادیوها و تلویزیون ها) و افرادی که در آنها فعالیت می کنند با جامعه ایران فاصله دارند و در دنیایی بسته زندگی می کنند و لذا تحلیل ها و ارزیابی هایشان معتبر نیست یا به کار نمی آید، بارها از سوی برخی مخالفان حکومت ایران تکرار شده است».
وی آنگاه برای خارج شدن از زیر علامت سؤال اصلی، توپ را در زمین کیهان و... انداخته و می نویسد: وقتی کیهان و رجانیوز و فارس به تمسخر فعالان سیاسی در دنیای مجازی می پردازند نکته اصلی آنها این است که «برای براندازی باید به داخل کشور و عرصه خیابان بیایید و حالا که جربزه اش را ندارید بروید و خفه خون بگیرید.» قائلان به این نظر در واقع می خواهند فعالیت سیاسی را به حضور خیابانی منحصر کنند در حالی که خود آنها هم اصولاً به نوشتن و فعالیت رسانه ای مشغول هستند.
همکار رادیو فردا سپس با بی پاسخ گذاشتن پرسش اصلی، حاشیه روی را انتخاب کرده و به مغالطه در این باره پرداخت که اپوزیسیون خارج نشین فعال در فضای مجازی، برخلاف انتقادهای برخی مخالفان جمهوری اسلامی، از واقعیات زندگی در داخل ایران مطلعند و بنابراین نباید آنها را پرت از متن حوادث تلقی کرد.
یادآور می شود به تازگی اکبر گنجی تصریح کرده بود «اپوزیسیون مقیم خارج، آرزوهای خود را تبدیل به خبر می کند و تصویر خیال پردازانه و کاذبی از رژیم و مردم به دست می دهد. این مسائل باعث استیصال کامل اپوزیسیون شده است». حسین قاضیان نیز که در نیویورک اقامت داردگفته است «انتخابات سال 88 و میزان مشارکت مردم گواهی می دهد که جریان سبز پایگاه اجتماعی ضعیفی دارد. به نظرم فضای مجازی منعکس کننده وضع عمومی داخل کشور نیست و واقعیت های داخل را نمایندگی نمی کند».
اما از همه اینها گذشته، آقای مجید محمدی به سؤال اصلی جواب نمی دهد: 1- چرا با وجود اینکه جمهوری اسلامی هیچ کاری با شما نداشت، از کشور رفتید و حاضر نیستید برای مبارزه مدعایی به میانه گود برگردید و آنگاه دعوت به مبارزه کنید؟ 2- مگر نمی گفتید همه چیز در خیابان حل و فصل می شود. پس چگونه ادعا می کنید خیابان دیگر در مبارزه اهمیتی ندارد و مهم، «کلیک کلیک بنگ بنگ»های مجازی با بودجه دولت آمریکاست؟!
شنیدن کی بود مانند تقلید!
یک عضو مجمع روحانیون ضمن تحریف قرآن کریم ادعا کرد برای رسیدن به حقیقت باید تمام سخنان، حتی BBC را شنید!
به گزارش کلمه، هادی غفاری با استناد به آیه 18 سوره زمر گفت: برای رسیدن به حقیقت باید تمام سخنان حتی سخنان بی بی سی را شنید نه اینکه صرفاً به یک جناح خاص بسنده شود.
وی همچنین گفته است: کسی با تابلوی اصلاحات وارد میدان انتخابات نخواهد شد.
هادی غفاری همچنین مدعی شد: اسلام بیش از هر موقع دیگر در خطر است و برعهده ماست که حساب اسلام را از حساب آنچه که به نام آن انجام می دهند جدا کنیم. وی می گوید: باید اندیشه های بنیانگذار انقلاب، مطهری ها، شریعتی ها، بهشتی ها و... را زنده نگه داریم تا از انحرافات مصون بمانیم.
وی گفت: ما با هیچ شخصی سر دعوا نداریم و این نامه نگاری ها، سخنرانی ها، نقد و خطابه ها همه از سر دلسوزی و بازگشت به راه آرمان های انقلاب است.
وی افزود: هنر در جذب کردن افراد به اسلام است نه دفع کردن.
دعوت هادی غفاری به شنیدن سخنان بی بی سی در حالی است که طیف متبوع نامبرده و از جمله وی در فتنه سال 88، طابق النعل بالنعل سناریوی دیکته شده سرویس های جاسوسی بیگانه و بنگاه های رسانه ای آنها- از جمله بی بی سی- در زمینه القای تقلب و برپایی آشوب و تن ندادن به رأی اکثریت و مکانیزم های قانونی را اجرا می کردند و کار از «شنیدن» گذشته و به تقلید کورکورانه رسیده بود.
نکته دیگر اینکه شبکه دولتی انگلیس که وابستگی رسمی خود به سرویس جاسوسی و وزارت خارجه انگلیس را کتمان نمی کند و اسم رمز کودتای 28 مرداد 32 را اعلام کرده، چگونه می تواند جناحی در عداد جناح های سیاسی ایران تلقی شود؟! و مدعیان اصلاح طلبی تا کجا به بیراهه رفته و منحرف شده اند که خود را هم جناحی بی بی سی انگلیس تلقی می کنند. این موضوع از آن جهت قابل توجه مضاعف است که طی دو سال اخیر، طیف گسترده ای از نیروهای ضد انقلاب اعم از سلطنت طلب و مارکسیست و جبهه ملی و... بارها به مدیران بی بی سی اعتراض کرده اند که چرا عنایت ویژه به اصلاح طلبان دارد و عملاً تبدیل به رسانه این طیف از مخالفان جمهوری اسلامی شده است؟
موضوع سوم ادعای نگرانی برای اسلام و انقلاب است حال آن که امثال این عضو مجمع روحانیون در ماجرای حرمت شکنی بی سابقه روز عاشورای سال 88 یا در شکستن حرمت ماه مبارک رمضان در روز قدس و سردادن شعار به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی و یا خط کشیدن روی نام اسلام در عبارت «جمهوری اسلامی» و پاره کردن تصویر حضرت امام (ره) و... خاک مرگ بر دهانشان ریخته بودند یا ادعا می کردند اراذل و اوباش اجاره ای، مردمان خداجو هستند!! آیا پاسداشت اندیشه های امام خمینی(ره) و شهیدان مطهری و بهشتی، یعنی تبدیل شدن به ریپورتری BBC انگلیس و سپر بلای گروهک های معاند شدن؟! و چهارم اینکه، چرا حضرات می توانند جذب بهایی ها، تروریست های منافقین و ریگی- که علناً از فتنه سبز حمایت کردند- سلطنت طلب ها، مارکسیست های لائیک و نهضت آزادی و... شوند و آن قدر از پرز و نتانیاهو دلربایی کنند! که سرمایه بزرگ اسرائیل لقب بگیرند اما نتوانند با اسلام خواهی و وطن دوستی و عزت طلبی ملت ولایت مدار ایران کنار بیایند؟
به تعبیر قرآن کریم در آیه 10 سوره روم «ثم کان عاقبه الذین اساؤا السوآی ان کذبوا بایات الله و کانوا بها یستهزؤن».
ها آرتص: حماقت 30 سال پیش برای هفت پشت اسرائیل کفایت می کند
یک روزنامه صهیونیستی اعلام کرد حمله 30 سال پیش به جنوب لبنان به فاجعه بزرگی برای تل آویو تبدیل شد که قدرت گرفتن پدیده ای به نام حزب الله نمونه آن است.
هاآرتص با اشاره به رایزنی های مقامات صهیونیستی با دولت آمریکا و سفر اخیر ایهود باراک به واشنگتن نوشت: عبارت همه گزینه ها روی میز است دکلمه وار از سوی مقامات آمریکایی تکرار می شود اما ممکن است این عبارت بیشتر از آن که هشداری به جمهوری اسلامی باشد، اخطار به اسرائیل باشد. به نظر می رسد اوباما به باراک تاکید کرده که درگیری نظامی با ایران می تواند نگران کننده باشد.
هاآرتص با تردید دراین باره که ملاقات اوباما با ایهود باراک اتفاقی شیرین بوده یا رویدادی تلخ، تاریخ را مرور می کند که خبط اسرائیل در حمله به جنوب لبنان (1982) باعث سر بر آوردن جبهه مقاومت شد: 30 سال پیش آریل شارون وزیر دفاع وقت اسرائیل به خیال گرفتن چراغ سبز از آمریکا، به جنوب لبنان حمله کرد اما همین جنگ، سر آغاز فجایعی برای تل آویو شد که تا سالها ادامه و تشکیل و قدرت یابی حزب الله لبنان، یکی از همان فجایع است.
این روزنامه صهیونیستی می افزاید: احتمالا آمریکایی ها به اسرائیل گفته اند که در صورت اقدام یک جانبه علیه ایران باید متحمل هر عاقبتی باشند چرا که شعله های آتش منطقه خاورمیانه بلکه دورتر از آن را فرامی گیرد.
خاطر نشان می شود حزب الله در جنگ 33 روزه سال 2006 نیز درسی فراموش نشدنی و تحقیرآمیز به رژیم صهیونیستی داد.
از تحریک به خودکشی تا تحلیل چرایی هراس از تحریم انتخابات
رسانه دولتی انگلیس، مواضع دو پهلوی خاتمی و طیف اصلاح طلبان همسو با وی در زمینه تحریم انتخابات را باعث ناامیدی بیشتر هواداران جنبش توصیف کرد.
سایت بی بی سی در تحلیلی نوشت: به نظر می رسد اصلاح طلبان سرانجام به جمع بندی قطعی رسیده اند و هر چند به صراحت نامی از تحریم انتخابات نمی برند اما عملا به تحریم انتخابات فرا می خوانند. کسانی چون خاتمی اعلام کرده اند که در انتخابات شرکت نخواهند کرد. حضور در داخل کشور و تلاش برای پرهیز از دادن دستاویزی تازه به حاکمیت برای گسترش دامنه محدودیت ها و سرکوب فعالان اصلاح طلب که می تواند یکی از دلایل اصلی در خودداری از به کارگیری اصطلاح «تحریم انتخابات» و فراخواندن همگان به تحریم تلقی شود.
بی بی سی در عین حال اضافه کرد: این جزم اندیشی، اما بی هزینه نیست و بخش فزاینده ای از هواداران جنبش سبز را ناامید می کند؛ زیرا آنها در این اتخاذ موضع، نوعی از بی اعتنایی به اصول و خواسته های بنیادین معترضان و در بهترین حالت نوعی تناقض را مشاهده می کنند که موجب تشتت در صفوف معترضان و تضعیف آنان در مقام تاثیرگذاری بر روند حوادث می شود.
از سوی دیگر سایت ضدانقلابی «خودنویس» موضع متناقض خاتمی را مورد توجه قرار داد که «اصلاح طلبان نه می توانند و نه باید در انتخابات نامزد و فهرستی داشته باشند؛ البته این به معنای تحریم نیست. دل بستگان به اصل انقلاب، هیچ گاه انتخابات را تحریم نمی کنند» و نوشت: استراتژی اصلاح طلبان، «ناتوانی فعال» است! جملات خاتمی پر از تناقض است. معلوم است که یک حزب یا جناح سیاسی با کاندیدا ندادن، انتخابات را تحریم می کند. اما تناقض بزرگ تر خاتمی و دوستان وی این است که عمل سیاسی خاتمی در حوزه ناتوانی های وی است. یعنی در واقع او به هیچ عمل سیاسی دست نزده اما خیلی ها خیال می کنند که او قدم مثبتی برداشته است. این شیوه کج دار و مریز و ادبیات مبهم و متناقض، شیوه خاتمی است در حالی که وی برای چندین بار مرتکب خطایی بزرگ می شود. یک سیاستمدار خردمند با گفتن چنین جملاتی، از پیش دست خود را نمی بندد.
در همین حال حسین باقرزاده عضو -به ظاهر جدا شده- مرکزیت گروهک منافقین در سایت ایران امروز این گونه به نفاق جدید خط داد: آنچه تاکنون اصلاح طلبان انجام داده اند از عدم شرکت در انتخابات- به معنای نامزد نشدن- فراتر نرفته است. آنان هنوز حتی از عدم شرکت به معنای رأی ندادن صریحا سخن نگفته اند. ولی اگر این هم گفته شود، مسئله از یک تحریم منفعلانه پیش تر نخواهد رفت. آنچه که لازم است یک تحریم فعال است. فعالان تحول خواه جنبش سبز از مدت ها پیش نغمه تحریم را سر داده اند و در این مورد تأملی ندارند. اکنون وقت آن است که سران اصلاح طلب جنبش نیز صریحا و بدون ابهام انتخابات را تحریم کنند.
وی در عین حال به یکی از دلایل هراس خاتمی و اصلاح طلبان همسو از تاکید علنی بر تحریم انتخابات اشاره کرد و نوشت: عدم اطمینان از نفوذ و پایگاه مردمی، یکی از دلایل خودداری اصلاح طلبان از تحریم فعال انتخابات است. دلیل دیگر خطر سرکوب حکومتی است که می تواند با بدترین شکل و اتهاماتی از قبیل اقدام علیه نظام و امنیت کشور و احیانا تا سرحد مرگ پیش برود. ولی اگر اصلاح طلبان در شرایط بحرانی امروز نتوانند مقاومتی از خود نشان دهند در چه شرایط دیگری ممکن است بتوانند از پس این کار برآیند؟ و آیا برخورد منفعلانه آنان با مسئله انتخابات به معنای پایان زندگی سیاسی آنان برای همیشه نخواهد بود؟ به جرأت می توان گفت که انتخابات اسفندماه، آخرین فرصت اصلاح طلبان برای جدا کردن سرنوشت خود از حاکمیت و نشان دادن استقلال سیاسی شان بشمار می رود.
این منافق مقیم آلمان البته پیش بینی کرده که حتی با تحریم فعال انتخابات، حاکمیت بتواند با بازی اعداد (!؟) نشان دهد که اکثریت قاطع مردم در رأی گیری شرکت کرده اند.
یکی از ایرادات اندیشمندان سکولار برای مطرح کردن جدایی دین از سیاست این بوده است که در حکومتهای دینی مشارکت حداکثری وجود ندارد درحالیکه آمارهای مشارکت در انتخابات ایران کاملا در تناقض با این صحبت قرار دارد.
یکی از مهمترین مسائلی که همیشه اندیشمندان سیاسی سکولار برآن تاکید میکنند بحث جدایی دین از سیاست و امکان ناپذیر بودن پیوند این دو است. آنها دراین زمینه براین باورند که حکومت دینی نمیتواند دموکراسی به ارمغان بیاورد و همین موضوع باعث خواهد شد که یک حکومت سیاسی دینی به تدریج به سمت یک حکومت توتالیتر و دیکتاتوری سوق پیدا کند.
اما صحبتهای اندیشمندان سکولار که تاکنون به دلیل داشتن ابزار قدرتمند رسانه و تقابل با مخالفان غرب، گسترش پیدا کرده و هر روز به همین دلیل از سوی این رسانه ها تبلیغ می شود مخالفانی داشته است که هر کدام نظرات خاص خود را دارند . دراین میان به نظر می رسد که مدل مردم سالاری دینی که توسط امام خمینی (ره) مطرح شد یکی از اصلی ترین این مخالفان است. از سوی دیگر باید به محکم بودن و بسیط بودن نظریه مردم سالاری دینی اشاره کرد و به این نکته توجه داشت که مردم سالاری که نمود بارز آن را می توان در انقلاب اسلامی ایران به عینه مشاهده کرد یکی از جدیدترین رقیبان نظریه سکولار لیبرال در قرن اخیراست.
اوج این اختلاف و رو در رویی تا جایی پیش رفته که عده ای از اندیشمندان سیاسی، مردم سالاری دینی را از مدل دموکراسی سکولار و یا لیبرال بهتر می دانند. در این بین انقلاب اسلامی تا به امروز نقطه عطفی برای ظهور عملی مدل مردم سالاری دینی بوده است.
قانون اساسی ایران ،مدل مردم سالاری دینی
درواقع حکومت جمهوری اسلامی که مصداق مدل مردم سالاری دینی در قرن اخیر بوده است تا به امروز براساس شواهد هم ویژگی یک حکومت مردم سالار را به همراه داشته و هم یک حکومت دینی !ست چرا که برگزاری ببیش از 30 انتخابات در مسائل مختلف از جمله ریاست جمهوری و مجلس و مجلس خبرگان و شورای شهر دلیل محکمی برای اثبات این ادعاست.
از سویی تاکید قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در این زمینه کاملا مشخص است و براساس رویکرد ساختارگرا در علم سیاست میتوان با استناد به آن ماهیت مردم سالار این قانون را تشخیص داد. به طوری که اصل ششم قانون جمهوری اسلامی به یکی از مهمترین ملاکهای مردم سالاری دینی اشاره میکند و اشاره دارد که"در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد".
دراین بین باید توجه داشت که در رهیافت قانونی-رسمی رویکرد انتقادی در علوم سیاسی برای تشخیص ماهیت یک حکومت، به قانون اساسی آن رجوع می شود و قانون اساسی به عنوان یکی از زیرساختها و نهادهای رسمی مورد بررسی قرار می گیرد.
از سوی دیگر نکتهای که سبب گشته انتخابات در ایران فاکتور دیگری از نشانه های مردم سالاری دینی در ایران باشد توسعه سیاسی و مشارکت فعال است. توسعه سیاسی که در دنیای امروز یکی از مهمترین فاکتورها برای تحقق دموکراسی است به مسائلی همچون: وجود رقابت نهادینه شده؛،- امکانپذیری مشارکت؛- وامکان تحرّک اجتماعی اشاره دارد.
آمارهای مشارکت، ناقض نظریه سکولار لیبرال
با نگاهی به کارنامه جامعه ایران و رفتار حاکمیت پس از انقلاب اسلامی به این نکته واقف می شویم که تحرک اجتماعی و مشارکت فعال در مدل «مردم سالاری دینی» جمهوری اسلامی یکی از مهمترین اولویتها بوده است و میزان مشارکت حداکثری مردم درانتخابات در دوره جمهوری اسلامی ایران بیانگر همین نکته است که این مسئله تا به امروز به عنوان نقطه عطفی در اندیشه مردم سالاری دینی به شمار رفته است.
چرا که یکی از ایرادات اندیشمندان سکولار برای مطرح کردن جدایی دین از سیاست این بوده است که در حکومتهای دینی مشارکت حداکثری وجود ندارد درحالیکه آمارهای مشارکت در انتخابات ایران کاملا در تناقض با این صحبت قرار دارد. از سوی دیگر نکته جالبی که باعث افزایش کارکردگرایی سیاسی در مدل مردم سالاری دینی شده، وجود دین در این مدل است؛ .چرا که وجود عناصر دینی باعث شده که بحث خدمتگزاری در مدل مردم سالاری مطرح شود.
در این میان مطرح شدن بحث خدمتگزاری سبب گشته که وظیفه ای فراتر از قانون اساسی برای مسئولین در برابر مردم در نظر گرفته شود و همین مسئله به نوعی میزان پاسخگویی در مقابل مردم را مضاعف کرده است. آن چنان که اهمیت بحث خدمتگزاری و پاسخگویی در مقابل مردم در «مردم سالاری دینی» بارها مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته است. ایشان در بخشی از صحبتهای دراین باره می فرمایند:
«منت نگذاشتن به مردم در قبال کارهای انجام شده، مبالغه نکردن در گزارش عملکردها، پرهیز از دادن وعدههای بدون عمل، خودداری از خودمحوری و خودخواهی در قبال مردم، و ندادن دستور و امر و نهی به مردم به واسطۀ برخورداری از مقام و منصب، تلاش برای کسب رضایت مردم و خودداری از کسب رضایت صاحبان قدرت و ثروت، از جمله وظایف مهم مسئولان نظام اسلامی است».(روزنامه جمهوری اسلامی، 13/9/1379)
همچنین اهمیت این اصل تا آنجاست که ایشان در تقسیمبندی وجوه دوگانۀ مردمسالاری دینی به دو وجه تأسیسی و تحلیلی، خدمتگزاری را تجلّی عینی و واقعی وجه تحلیلی دانسته، از آن به عنوان عاملی مهم در تقویت پیوند بین ملت و دولت یاد کرده و حتی بر وجه تأسیسی ارجح میدانند: «وجه دیگر نظام مردمسالاری دینی، وظایف جدّی مسئولان و دولتمردان در قبال مردم است. تبلیغ و جنجال برای گرفتن رأی از مردم و سپس به فراموشی سپردن آنان و عدم پاسخگویی به مردم، با مردمسالاری دینی سازگار نیست».(مقام معظم رهبری، 1/9/1379)
در این مدل مردم تصمیم میگیرند/ حذف سیاسی در پرتو خروج از دین
از سوی دیگر علاوه بر مطرح شدن بحث خدمتگزاری و پاسخ گویی، وجود دو فیلتر احترام به قانون واحترام به شرع برای تایید نامزدهای انتخابات از دیگر ویژگی های بارز مدل «مردم سالاری دینی» در نظام جمهوری اسلامی است. این موضوع در طول زمان سبب گشته که افرادی در مناسبات سیاسی قرار بگیرند که با جامعه مذهبی هم خوانی داشته باشند واگر هم نداشته اند به تدریج از دایره سیاسی حذف گردیدهاند. .هر چند که ممکن است عده ای به این موضوع وحذف این دست افراد خرده بگیرند اما برای پاسخ به این انتقاد باید اشاره کرد که یکی از ارکان مدل مردم سالاری دینی احترام به عقاید و انتخاب مردم است و به همین دلیل بدون تردید در این مدل مردم در فضای انتخابات و فضای سیاسی، افرادی را که از دایره قانون و شرع خارج شوند را با انتخاب خود حذف خواهند کرد.
این باب از مدل مردم سالاری دینی هم در رویکرد هنجاری و رویکرد رفتارگرایی کاملا قابل تامل است. چرا که در جامعه دینی ایران علاوه بر قانون، که برآمده از دل جامعه است هنجارها و رفتارها هم پیوند عمیقی با شرع اسلامی دارد و همین موضوع نشان می دهد که در مدل مردم سالاری دینی در جمهوری اسلامی نقطه پایان تمام مسائل، مردم هستند.
اما با توجه به تمام این ویژگی ها و فاکتورها نکته ای که بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد این است که حکومت جمهوری اسلامی ایران در آستانه نهمین انتخابات مجلس قرار دارد و اینک با این کارنامه قابل توجه در مدل «مردم سالاری دینی» در مقابل انتقادات اندیشمندان سکولار قرار گرفته است.
درهمین رابطه باید به این موضوع توجه کرد که بیش از نیمی از انتقادات به کشور ما و تهاجمهای رسانه ای علیه آن براساس همین دیدگاههای سکولار می باشد.چرا که اندیشمندان سیاسی سکولار که همیشه تلاش دارند دین را به عنوان عاملی مخرب در مقابل دموکراسی به نمایش بگذارند با مشاهده مدل «مردم سالاری دینی» در جمهوری اسلامی ایران به نقض نظریات خود پی برده اند اما نمی خواهند به اشتباه خود اعتراف کنند.
مدل مردم سالاری دینی،آمیخته ای از مشروعیت و مقبولیت
درواقع تزریق کنندگان اندیشه سیاسی سکولار به جوامع دنیا که مأمنشان در دنیای غرب است تاکنون تمام تلاش خود را در راستای ناکارآمد نشان دادن حکومتهای مذهبی علی الخصوص مدل «مردم سالاری دینی»جمهوری اسلامی انجام داده اند اما با توجه به شواهد موجود این رفتار آنها حاصلی جز شکست به همراه نداشته وحتی موجب تقویت این نظریه گردیده است.
چرا که آنان در شرایط کنونی نظارهگر این هستند که یک حکومت دینی مردم سالار پس از گذشت ۳۳ سال از عمر خود بیشترین انتخابات را با مشارکت حداکثری برگزار کرده است و این موضوع برای آنان که مبنای نظر خود را بر تقابل دین و دموکراسی و مشارکت مردمی قرار دادهاند بسیار سخت وگران محسوب می شود.
درعین حال نباید از این مسئله بسیار مهم هم چشم پوشید که یکی از ارکان دموکراسی لیبرال ایجاد فضای نشاط و شور و مشارکت در چهارچوب قانون است.یعنی در واقع در فضای دموکراسی لیبرال هر فرد به دلیل اینکه در قانون به او این اجازه داده شده، رای دادن را حق خود می داند که در این میان دولت هم سعی میکند با استفاده از این حق ورای دادن شهروندان برای خود مقبولیتی ایجاد کند.
این درحالی است که در مدل«مردم سالاری دینی» ایران این فضای شور و مشارکت به مراتب بالاتر از دموکراسی لیبرال است،چرا که در مردم سالاری دینی هر شهروند علاوه براینکه انتخاب ورای دادن را حق خود می داند آن را وظیفه شرعی هم محسوب می کند و این موضوع دقیقا در مقابل انتقاد نظریه پردازان سکولار درباره عدم مشارکت در حکومت دینی است.
این دشمنی ها ریشه تئوریک هم دارد
درواقع با نگاهی به برخی مسائلی که در بالا مطرح شد متوجه این موضوع خواهیم شد که موضع گیری غرب در مقابل انتخابات در ایران تنها ریشه سیاسی وعملی ندارد بلکه علاوه براین، ریشه تئوریک ماجرا هم برای آنها مهم است .چرا که آنان بدون تردید خواهان موفقیت «مدل مردم سالار دینی» که ایران نماد آن در دنیا محسوب می شود نیستند و اصلا علاقه ای به رد و نقض شدن نظریات خود در این باره ندارند. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که برگزاری انتخابات های پرشور و چندین باره در جمهوری اسلامی ایران دقیقا مهر تاییدی است بر مشارکت حداکثری مردم در نظام دینی و درهمین راستا دنیای غرب برای نادیده گرفته شدن این موضوع همیشه و به ویژه در ایام انتخابات به شدت وارد فاز تقابل می شود و هجمه های تبلیغاتی وسیعی علیه مدل مردم سالاری دینی جمهوری اسلامی ایران به راه می اندازد.
به هر ترتیب در کنار تمام این مسائل نباید از این موضوع چشم پوشی کرد که اندیشمندان سکولار امروز، همان باقی مانده های نظریه پردازان غربی همچون هابز وماکیاول هستند. نظریه پردازانی که هیچ گاه برای مردم حقی قائل نبودند. به گونه ای که هابز در مهمترین نظریه خود می گوید: پادشاه باید به هر ترتیب قدرت را به دست آورد حتی اگر این موضوع منجر به زیر پاگذاشتن حقوق تمام مردم شود.با توجه به این پیشینه نظری به نظر میرسد که مدل مردم سالاری دینی نسبت به سکولارهای لیبرال از پشتوانه تاریخی-نظری بیشتری برخوردار است وانتخاباتهای گذشته درایران وانتخابات پیش دلیل دوباره ومحکمی براثبات این موضوع خواهد بود.
منبع: سپاه عاشورا
علی فرهادی
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: دولتمردان آمریکایی که خود را در برابر عمل انجام شده دیدند، نه تنها طبق عرف بینالملل بابت نقض قوانین جهانی از ایران عذر نخواستند، بلکه تقاضای بازگردانی آن را داشتند. چالشی که اکنون آمریکا را در برابر افکار عمومی جهان در موضع پاسخ قرار داده، اجرای سازوکارهای جاسوسی در مقایسه با ژست حقوق بشری این کشور است که نه تنها هیچ تطابقی با هم ندارند، بلکه این شعارها را در راه تخریب چهرهی خود خرج میکند.
سروش سیاری
چندی پیش تصرف پهپاد جاسوسی آمریکا توسط ایران بازتابهای فراوانی در جهان داشت. تحلیلهای گوناگونی که این جنگ الکترونیک در پی داشت این سؤال را به ذهنها متبادر ساخت که آیا تنش میان ایران و آمریکا و متحدانش به سمت یک جنگ تمام عیار نظامی نزیک میشود؟ تنها زمانی میتوان از درگیری نظامی دو کشور سخن راند که مؤلفههای فراوان داخلی و خارجی را در هر دو کشور بررسی کرده باشیم. هر چه قدر هم که تنش بین کشورها رو به فزونی باشد و در جهتگیریهای استراتژیک تضعیف موقعیت یکدیگر را دنبال کنند، باز هم به راحتی نمیتوان در باب قطعیت این مقوله نظر داد.
بعد از رخداد عظیم انقلاب اسلامی ایران که به اعتقاد نخستوزیر اسبق رژیم اسرائیل یک «زلزلهی سیاسی» برای کشورش بود، از یک سو به دلیل عدم وجود نقطهی اشتراکی در سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و آمریکا و از سویی دیگر داعیه دو کشور مبنی بر ارائهی الگوی تعالیبخش نظم جهانی، بر شکلگیری افکار عمومی در جهت درگیری نظامی افزوده شده است. کشور ایران در طول ۳۳ سال عمر انقلاب خود همواره هدف ادبیات تهاجمی غرب و اغلب کشورهای اروپایی قرار داشته و دارد. موضوع تهدیدهای ایالات متحدهی آمریکا و به خصوص گزینهی نظامی بالغ بر چند صد بار در مراکز نظامی، پژوهشی و اطلاعاتی این کشور و رژیم جعلی اسرائیل مورد واکاویهای مفصل قرار گرفته است. این خود شاهدی است بر سردرگمی هیئت حاکمهی آمریکا در باب حتی احتمال پیروزی در این درگیری، چه برسد به پیروزی صد درصد! هر چند که همواره بعد از موضعگیری قاطع مسئولین ایران در برابر این تهدیدها، تنها به این جمله بسنده میکنند که «همهی گزینهها روی میز است!». شکی نیست که تفکر صلیبی-صهیونی حاکم بر سیاستهای کاخ سفید، بارها در جهت انزوای جمهوری اسلامی و تنگتر کردن حلقهی تأثیر و بازتابهای جهانی آن تلاش بسیاری کرده است. نمونهی بارز این تلاشها اصرار رژیم اسرائیل برای عقیم کردن تفکر دموکراتهای فعلی کاخ سفید و جلب رضایت آنان برای حمله به ایران اسلامی و رد همیشگی کاخ سفید میباشد. سخنرانی تند جرج بوش در زمان تصدی ریاستجمهوری این کشور در کنگرهی آمریکا بعد از حادثهی ۱۱ سپتامبر مبنی بر ایجاد «نظم نوین جهانی» متکی بر آمریکا، اظهارات فاحش وی مبنی بر «تغییر رژیم ایران» و آزادسازی ایران به مانند آن چه آزادسازی عراق از دیکتاتوری صدام میدانند، مجالی برای توصیف بیشتر نمیگذارد: «تغییر رژیم در ایران باید ریشهای صورت گیرد، چه آرام و تدریجی، چه رادیکال و سریع. روی کار آمدن دولت مقبول (مقبولِ آمریکا) در ایران کمک بزرگی به آمریکا در جنگ جهانی بعدی خواهد کرد. اگر بخواهیم در خاورمیانه به ما احترام بگذارند، باید با روشهای ماکیاولیستی، اسلامگرایان را بترسانیم.[۱]
البته این رؤیاپردازی بیجواب نماند و مدتی بعد توسط گزارشی از سوی شورای روابط خارجی این کشور به سخره گرفته شد!
در مباحث بینالملل در دو صورت احتمال درگیری نظامی دو کشور بالا میرود:
الف- افول استراتژیک
ب- افول توازن قوا.[۲]
بنابراین هر گاه یکی یا هر دو حالت برای یکی از طرفین رخ دهد، میتوان از حملهی نظامی سخن به میان آورد. حال سؤال این جاست که آیا تغییرات فوقالذکر تحت هدایت خاصی به وجود میآید یا تحولات منطقهای و فرامنطقهای اوضاع را به این سمت پیش میبرد؟
تاریخ رفتارهای دوگانهی غرب و در رأس آن آمریکا در قبال جمهوری اسلامی سابقهی این کشور را در اذهان عمومی مردم ایران تیره کرده است. این سوءظن تا بدان جا رسیده که به اعتراف دولتمردان آمریکایی رابطه با ایران تنها با دایر کردن سفارتخانه احیا نخواهد شد، بلکه مستلزم تغییری بنیادین در دید ایرانیان و فرهنگ آنان است. بعد از آن راه برای سازوکارهای دیپلماتیک باز خواهد شد. حال به تنها چند مورد از آن چه عدهای آنها را توهم توطئه میدانند توجه کنید: تلاش برای تجزیهی ایران با دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی مانند حمایت از تحرکات تجزیهطلبانهی کردستان، ترکمن و گنبد و همچنین حمایت از گروهکهای تروریستی فرقان، خلق عرب و…، طراحی کودتاهایی مانند طبس و نوژه (برژینسکی واقعهی طبس را آخرین چاره برای نجات گروگانهای آمریکایی در انقلاب دوم ایران، یعنی تسخیر لانهی جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام، میدانست)، سازماندهی و حمایتهای تسلیحاتی، اطلاعاتی، مالی و شیمیایی در جنگ عراق علیه ایران و دامن زدن به مسائلی مانند پانعربیسم، تهاجمهای مختلف و از جمله فرهنگی علیه ایران که با درایت، رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن به عنوان «ناتوی فرهنگی» نام بردند، با توسل به رسانههای ارتباطات جمعی و ترویج مبانی لیبرال دموکراسی، سکولاریسم دینی و اسلام آمریکایی در راستای زیر سؤال بردن اسلام ناب محمدی به عنوان تنها نقطهی اتکای مردم و تنها انگیزهی آنان در مقابلهی با دشمنان، ایجاد اختلافات میان مسئولین و احزاب سیاسی کشور و حمایت از گروههای به اصطلاح اصلاحطلب در رسانههای بیگانه و زیر سؤال بردن تئوری ولایت فقیه و قانون اساسی حاکم بر کشور، اعمال فشارهای متعدد آمریکا در قالب تحریمهای نظامی و اقتصادی در سالهای ۱۹۸۰، ۱۹۸۷، ۱۹۹۵ و۱۹۹۶ تا به حال و توسط تمامی دولتها اعم از دموکرات و جمهوریخواه، ایجاد جبههی جهانی مبارزه با تروریسم به بهانهی ۱۱ سپتامبر و جلوگیری از دستیابی گروههای افراطی به سلاحهای هستهای و همچنین معرفی ایران به عنوان حامی تروریست، محور شرارت، ناقض حقوق بشر و بزرگترین مانع صلح خاورمیانه، ممانعت از دستیابی کشورمان به فنآوریهای صنعتی و به خصوص انرژی صلحآمیز هستهای، تلاش برای منزوی ساختن ایران در صحنههای بینالمللی از طریق حمله به کشورهای همسایه در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ تاکنون و اصرار بر ادامهی حضور در منطقه به روشهای متفاوت مانند ایجاد امنیت و آموزش نیروهای نظامی کشورهای مورد هجوم، مانعتراشی سر راه ایران برای شرکت در طرحهای بزرگ اقتصادی دنیا مانند احداث خط لولههای انتقال گاز به کشورهای همسایه و قرارداد احداث نیروگاه اتمی بوشهر توسط آلمان و روسیه، منهدم کردن حدود نیمی از توان دریایی ایران در جنگ جهانی دوم و در اوج جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۶، هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس توسط ناو وینسنس، ترور شخصیتهای سیاسی، علمی و فرهنگی کشور چه در ابتدای شکلگیری انقلاب و چه امروز و به اینها اضافه کنید فتنهی ۸۸ و ورود غیرقانونی پهپاد جاسوسی آمریکا به حریم هوایی ایران. این شواهد کافیست تا چالشهایی که برای نظام مقدس جمهوری اسلامی به وجود میآید را بیهدف ندانست. البته پاسخهای ایران به این توهمات نیز قابل توجه است که مورد بحث این نوشته نیست. اینها دلایلی نیست جز بر سخن صادق پروردگار عالم که فرمود: «وَلَنْ تَرْضَى عَنْکَ الْیَهُودُ وَلا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ.»[۳]
علاوه برآن چه بیان شد، دلایل فراوانی وجود دارد که موضوع حملهی نظامی آمریکا به ایران تنها در سخنرانیها و قطعنامهها خلاصه شده و لاغیر؛ از جمله: موقعیت متزلزل کشورهای حاشیهی خلیج فارس که امروز بیشتر به انبار تسلیحات آمریکا تبدیل شدهاند تا یک کشور در شأن مسلمانان، جایگاه کشور آمریکا نزد افکار عمومی بعد از سابقهی این کشور در برخورد با کشورهای اسلامی منطقه به خصوص در جهان اسلام و انتقام احتمالی گروههای اسلامگرا در سراسر جهان، مواضع چین و روسیه در برابر هژمونی آمریکا در معادلات بینالمللی، پروژهی خط لولهی نابوکو و امنیت انرژی اتحادیهی اروپا، کریدور شمال-جنوب و امنیت اقتصادی آسیای میانه و روسیه و بسیاری عوامل دیگر که مجال بحث آن نیست. فینفسه روی آوردن یک تمدن به گزینهی نظامی برای انتقال فرهنگ به سایر کشورها برای تأمین منافع خود، نه تنها نشاندهندهی قدرت آن تمدن نیست، بلکه خبر از اوج ضعف منطق و گفتمان آن تمدن در روابط بینالملل می دهد. اگر کشوری مانند آمریکا که اصول و آرمانهای کشورش را بر پایههای دموکراسی و آزادی و عدم تبعیض نژادی استوار میداند، چه نیازی دارد به گفتهی توماس جفرسون که «درخت آزادی باید گاهی با خون مستبدان و میهنپرستان آبیاری شود.»[۴] و یا این اظهار فضل جو بایدن که «خاورمیانه جنگلی پر از حیوانات وحشی است و در این جنگل فقط اسرائیل قابل اعتماد است.»[۵]؛ فرهنگ و ریشههای به اصطلاح تمدنی خود را به توپ و موشک ببندد و به کشورهای دیگر شلیک کند. قدرت فرهنگ آن است که بعد از سه دهه از خلق آن هنوز رهنمودهایی برای ارائه دارد و همان طور که مشاهده میشود، بدون هر گونه تحقیر و تکبر نسبت به کشورهای دیگر عمق استراتژیک خود را تحکیم کند. طبل بدآهنگ تهدید و مداخلهی ایالات متحده بدانجا رسیده که کشورهای منطقه و به خصوص چین و روسیه، حمایت از ایران را حتی به قیمت «جنگ جهانی دیگری»[۶] لازم میدانند. رهبرمعظم انقلاب فرمودند: «در قضیهى تهدید نظامى هم که البته بعید است چنین حماقتى را بکنند، لیکن اگر چنان چه چنین تهدیدى به وجود بیاید، همه باید بدانند که میدان این مقابله فقط منطقهى ما نیست؛ دیگر میدانش گستردهتر خواهد بود.[۷]
آن چه این روزها در صدر تحلیلهای جهانی قرار دارد، تصرف پهپاد آمریکایی در جنگ الکترونیک توسط ایران است که سکوت مقامات آمریکایی را درپی داشته است. دولتمردان آمریکایی که خود را در برابر عمل انجام شده دیدند، نه تنها طبق عرف بینالملل بابت نقض قوانین جهانی از ایران عذر نخواستند، بلکه تقاضای بازگردانی آن را داشتند که پاسخ آن را نیز از تهران دریافت کردند. چالشی که اکنون آمریکا را در برابر افکار عمومی جهان در موضع پاسخ قرار داده، اجرای سازوکارهای جاسوسی در مقایسه با ژست حقوق بشری این کشور است که نه تنها هیچ تطابقی با هم ندارند، بلکه این شعارها را در راه تخریب چهرهی خود خرج میکند.
مسئلهی دیگری که استکبار با آن مواجه شده، تسخیر سفارتخانهی انگلیس توسط دانشجویان است. جالب اینجاست که در فاصلهی کوتاهی بعد از تسخیر این سفارتخانه، وزارت خارجه آمریکا تارنمای سفارتخانهی مجازی آمریکا در ایران را راهاندازی کرد. آیا هیچ ارتباطی بین راه اندازی این تارنما و تعطیلی سفارتخانهی رژیم خبیث انگلیس وجود ندارد؟ آیا اینها زادهی تفکر عدهای سنتگرای افراطی است؟! خداوند متعال میفرماید: «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ…»؛[۸] این پند راستین ملکوت است که آن چه دشمنان در دل پنهان کردهاند، بلاشک از آن چه بر زبان میآورند عمیقتر است و شاید بتوان گفت این خاصیت دشمنی و خباثت است که با لطایفالحیل آن چنان مغزها و قلبهای مغضوبان خود را تصرف کنند که تا ابد راه جبرانی باقی نماند.
کارتر در ماجرای اشغال لانهی جاسوسی و واقعهی طبس گفت: «عجیب است که سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری این کشور بزرگ نه در شیکاگو یا نیویورک، بلکه در تهران تعیین میشود!» جناب کامرون هم در صورت تمایل میتوانند به جای همراهی با یاوهگوییهای مقامات آمریکایی، صبر کنند تا ببینند که چگونه دانشجویان حزباللهی میتوانند نتیجهی انتخابات انگلیس را تغییر دهند…
پینوشتها:
۱٫ ضمیمهی مجلهی سیاسی صفیر (ش۲۸۹)
۲٫ رویارویی غرب معاصر با جهان اسلام/ابراهیم متقی
۳٫ بقره، ۱۲۰٫
۴٫ سیاست خارجی قدرتهای بزرگ و اصلاحات خاورمیانه، پژوهشکدهی تحقیقات استراتژیک.
۵٫ روزنامهی همشهری، ۲۱/۴/۱۳۸۹٫
۶٫ پایگاه خبری تابناک، ۱۴/۹/۱۳۹۰٫
۷٫ سخنان رهبر انقلاب، ۲۷/۵/۱۳۸۹٫
۸٫ آلعمران، ۱۱۸٫
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: کارشناس معاونت تشخیص و پیشگیری پلیس فتا با بیان اینکه سودجویان از عدم آگاهی کاربران اینترنت سوء استفاده میکنند گفت: از ذخیره اطلاعات شخصی بر روی سیستمی که به اینترنت وصل میشود خودداری کنید.
مسعود سجودی در گفتوگو با خبرنگار انتظامی فارس گفت: بسیاری از دعاوی مربوط به حوزه سوء استفاده از اطلاعات شخصی افراد، ناشی از عدم آگاهی کاربران در نگهداری و حفظ اطلاعاتشان است و این امر موجب شده تا سودجویان و فرصت طلبان از این عدم آگاهی افراد سوء استفاده کرده و اتفاقات ناگواری را رقم بزنند.
وی ادامه داد: مراقبت از دادههای شخصی توسط خود افراد اولین و اساسیترین نکته ایمنی قابل تذکر به کلیه کاربران است.
این کارشناس در ادامه چندین روش در خصوص حفظ اطلاعات شخصی به کاربران توصیه کرد: از ذخیره اطلاعات شخصی خود بر روی رایانههایی که با آنها مستقیما به اینترنت متصل میشوید، خودداری کنید.
وی ادامه داد: به هیچ وجه رایانه خود را در جهت تعمیر به افراد ناشناس تحویل ندهید؛ تا حد ممکن در هنگام تعمیر و یا نصب هر گونه برنامه توسط مراکز تعمیر، در کنار رایانه خود حضور داشته باشید؛ اطلاعات مربوط به حسابهای بانکی خود را بر روی رایانه ذخیره نکنید؛ آدرس و تلفن خود را بر روی رایانه و یا در صفحات اینترنتی شخصی و یا عمومی ثبت نکنید، با نام کاربری که هویت واقعی شما را نشان یا تحریک آمیزند، به رایانه وصل نشوید.
سجودی اظهار داشت: در مکانهای عمومی کلمه عبور خود را به نمایش نگذارید؛ اطلاعاتی را که نشان دهنده هویت شماست، ارسال نکنید.فایلهای ناشناس را باز نکنید، تا حد امکان اطلاعات خود را رمز گذاری کنید.
وی ضمن اعلام اینکه بیشترین اطلاعات از روی فلش مموریها، رمدوربینها ، موبایل افراد و هارد دیسک رایانه شخصی به سرقت میرود، از کلیه کاربران خواست قبل از متضرر شدن و افشای اطلاعاتشان دقت کافی را در نگهداری آنها به خرج دهند.
شبکههای ماهورهای در نظر دارند در استانه انتخابات مجلس با سیاهنمایی اقتصادی و اجتماعی در ایران ، فضای سیاسی ایران را به نفع خود مصادره کنند.
چندی است که شبکه فارسی زبان و انگلیسی "من و تو" به صورت منسجمی روی بحثهای سیاسی متمرکز شده است و دیگر مثل گذشته ماهیت سرگرمساز و غیر سیاسی ندارد به گونهای که این شبکه در تلاش است با تولید برنامههای مختلف سیاسی در آستانه انتخاب مجلس ایران اهداف خاصی را پیگیری کند. اهدافی که از قرار معلوم کاملا هم سو با سیاستهای دولتهای غربی علی الخصوص انگلستان است. در واقع شبکه "من و تو"در این مدت در تلاش است تا با تولید برنامههای گوناگون بر اساس ایدههای جدید، فضای سیاسی ایران را به نفع خود مصادره کند.
برنامه "اتاق خبر"شبکه من و تو که تلاش دارد خارج از چهارچوب رسمی خبری و به سبک محاورههای روزمره اخبار را به بیننده منتقل کند، یکی از برنامههای سیاسی این شبکه است که طبق سیاستهای دولت انگلستان در هر برهه زمانی روی موضوع خاصی تمرکز میکند و تمام اخبار خود را به آن سمت سوق میدهد.
طبق رصدهای انجام شده در روزهای گذشته محورهای برنامه اتاق خبر شبکه منوتو بر مسائل انتخاباتی ایران تمرکز پیدا کرده است. این برنامه با استقاده از تاکتیکهای مختلف رسانهای-روانی به دنبال این است که از مشارکت حداکثری جلوگیری کند.
خبررسانی یا شایعه پراکنی ودروغ سازی!
تمرکز بر مسائل اقتصادی ایران مهمترین موضوعی است که اتاق خبر این شبکه به آن پرداخته تا از طریق القای اخبار غیر واقع و سیاه نماییهای اقتصادی به خواسته خود که همان ایجاد ناامیدی در افکار عمومی است، برسد.
تمام مجریان برنامه اتاق خبر، اخبار ایران را به صورت غرض ورزانهای میگویند و نظرات سیاسی خود را در لابه لای اخبار به بیننده منتقل میکنند. همچنین بازی با آمار و آمار سازی از دیگر تکنیکهایی است که آنها برای بازی با ذهن بیننده از آن بهره میبردند. بهگونهای که دائما با آمارها بازی کرده و هر روز خبرهای بسیار سیاهی از آمار اقتصادی ایران به مخاطب ارائه میدهند. اما در این میان با نگاهی به نزدیک بودن انتخابات در ایران متوجه میشویم که چرا که این برنامه تا به این حد بر مسائل اقتصادی تمرکز کرده است.
تئوریسینهای رسانهای غرب که کنترل شدیدی برای شبکه های فارسی زبان آن سوی آبها دارند به خوبی میدانند که جنگ روانی وایجاد یاس و نا امیدی میتواند روی مشارکت مردم تاثیر بگذارد و همین موضوع باعث شده که آنها دقیقا خط وخطوط این جنگ روانی را به این شبکه ها ابلاغ کنند.
آنها در واقع دائما تلاش میکنند با تکرار آمارهای سیاه اقتصادی به صورت روتین و روزانه، بیننده را تحت تاثیر قرار دهند تا با ایجاد موجهای منفی بین مردم و حکومت فاصله بیاندازند. موضوعی که دقیقا در برنامه اتاق خبر من وتو به عینه دیده می شود و این برنامه با استفاده از همین استرتژیک هر روزه، تلاش میکند تا در ذهن بیننده بحران تازه ای ایجاد کند. بحرانی که از لحاظ روانشناسانه می تواند به تدریج برای بیننده ملال آور وخسته کننده باشد ودرنهایت او را به واکنش وا دارد.
خبرهای زنجیرهای برای ایجاد بحران ذهنی کاذب
از سوی دیگر تلاش های اتاق خبر من و تو برای ایجاد جنگ روانی با پیش زمینه سیاه نمایی اقتصادی آنقدر جدی است که این شبکه گاهی اوقات دراین زمینه به خبر سازی می پردازد ودر همین راستا خبرهایی را به بیننده القا می کند که اصلا وجود خارجی ندارد. مصداق بارز این موضوع را می توان در خبرهای مربوط به اعتصاب دید که این برنامه هر روز آنها را منتشر می کند.
هر چند که رویکرد اتاق خبر؛ (دروغ سازی وشایعه پراکنی) کاملا غیر حرفهای و به دور از عرف رسانه است اما در حال حاضر آنها از آن به شدت استفاده میکنند. به صورتی که هر شب در این برنامه، خبرهایی از اعتصاب و تجمع در یک جای ایران منتشر می شود. این هجمه آنقدر با فشار و تکرار همراه شده که گویی این خبرها حقیقت دارد. در حالیکه در اکثر مواقع خبرهای مربوط به اعتصابی که توسط این برنامه منتشر می شود اصلا صحت خارجی ندارد و تنها خبرسازی است.
باید دقت داشت که بدنبال انتشار همین خبرهای اعتصاب اقتصادی، اهداف روانی پنهان شدهای وجود دارد که می توان به ایجاد تنشهای ذهنی وآشفتگیهای فکری برای مخاطب ایرانی اشاره کرد. از سوی دیگر این موضوع حتی میتواند باعث شود که افراد ناآگاه در جامعه تحت تاثیر قرار بگیرند و این خبرهای کذب را باور کنند،که دراین صورت باید گفت که چنین برنامه هایی به اهداف جنگ روانی خود نزدیک شده اند.
همچنین از این مسئله نباید چشم پوشی کرد که در برنامه اتاق خبر من وتو تلاش میشود تا با جنگ روانی زمینه بحران در ایران فراهم شود؛ چرا که تمام مجریان این برنامه که محوریت برنامه در دست آنها قرار گرفته است، دائما خبرهای مربوط به آمار بیکارشدگان را تکرار میکنند تا بینندهای که مشغول زندگی عادی خود است دچار این توهم شود که او هم درآستانه بیکاری است. باید دقت کرد که ایجاد چنین بحرانهای ذهنی از دیگر مواردی است که از سوی این شبکه به شدت دنبال می شود تا اعصاب مخاطب خود را به هم ریخته و او را وادار به واکنش کاذب در برابر جامعه کند.
خبرهای سیاه اجتماعی و بیاعتمادی روی فرکانس اتاق خبر
در کنار مسائل اقتصادی، برنامه اتاق خبر شبکه من و تو روی مسائل اجتماعی ایران هم تمرکز خاصی دارد؛ به نوعی که این برنامه تلاش میکند با تحلیلهای هدفمند وآمارسازیهای دروغ درباره مسائل اجتماعی ایران، فضا را به شدت سیاه نشان دهد و جامعه ایران را جامعه ای درآستانه فروپاشی به نمایش بگذارد و برای تحقق این موضوع دائما از کدهای خبری دروغ بهره میگیرد تا بینده دراین باره مجاب شود.
به عنوان مثال دائما روی آمارهای مربوط به طلاق واعتیاد درایران مانور می دهد و با بالا و پایین کردن و تکرار دائم آنها روی اعصاب بیننده سیگنالهایی می فرستند که جز آشفتگی فکری وتحت فشار قرار دادن او حاصلی ندارد. این درحالی است که تخریب وجهه و چهره مسئولین از دیگر مواردی است که به شدت از سوی برنامه هایی این چنینی دنبال میشود. دلیل این تخریب هم، پیروی این شبکه از استراتژی ایجاد بدبینی در بیننده است، به نوعی که بیننده به مسئولان خود بیاعتماد شود.
در این بین با نگاهی به تمام این مسائل و موضوعاتی که این شبکه مانند دیگر شبکه های غربی برآنها تمرکز دارد متوجه می شویم که اینها هر کدام پازلی از جنگ روانی است که در آستانه انتخابات ایران، هدف خاصی را دنبال می کنند؛ چرا که ایجاد آشفتگیهای ذهنی و بحرانهای فکری برای بیننده و بدبینی او نسبت به جامعهاش و همچنین ایجاد جو بیاعتمادی نسبت به مسئولین، همه و همه در راستای ایجاد فضای ناامیدی است که این شبکه ها به دنبال آن هستند.
درواقع آنان به خوبی می دانند در صورت تحقق این موضوع می توانند در میزان مشارکت تاثیر گذار باشند.همچنین نکته ای که بیش از همه این مسائل مهم است و به نوعی به رسانه ها و دستگاههای مسئول در جامعه ما مربوط می شود بحث جدی گرفتن این جنگ روانی میباشد. باید توجه داشت که در جنگ روانی همیشه جبههای پیروزی است که اولا با برنامه ریزی پیش برود ودر مرحله بعدی به فکر تک و پاتک وخنثی کردن توطئه ها باشد.
از سوی دیگر با نگاهی به پازلهای جنگ روانی میتوان به عمق تلاش این ابزارها یعنی شبکههای ماهوارهای برای ایجاد شکافهای اجتماعی وسیاسی در جامعه ایران پی برد. چرا که ایجاد شکاف اجتماعی میان مردم و ایجاد شکاف سیاسی میان مردم وحکومت برای هر ملتی می تواند پاشنه آشیل باشد و به همین علت هم آنان روی این مسئله تمرکز کرده اند.
به هر حال برنامه اتاق خبر من وتو تنها بخشی از پروپاگاندای سیاهی است که شبکه های غربی درآستانه انتخابات علیه ایران به راه انداختهاند، اما همین بخش کوچک هم باید جدی گرفته شود و با فکر وبرنامه ریزی پاسخی مناسب برای اتهام های آن در نظر گرفت.
منبع: سپاه عاشورا
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: اندیشکدههای آمریکایی رویدادهای اخیر در دو کشور ایران و سوریه را در صدر اولویتها قرار داده و آنها را پوشش دادند. موفقیت ایران در شکار هواپیمای جاسوسی «سیا» نیز مورد توجه این مراکز قرار گرفت و بازتاب گسترده ای در آنها داشت.
به گزارش فارس، اندیشکده "مطالعات آمریکایی و عربی در واشنگتن" در گزارشی به قلم "دکتر منذر سلمیان" رئیس این مرکز به مرور اندیشکدههای جهان در هفته گذشته پرداخت.
اندیشکده های آمریکایی، رویدادهای اخیر در دو کشور ایران و سوریه را در صدر اولویتها، قرار داده و آنها را پوشش دادند. به ویژه رزمایش بی سابقه و جسورانه سوریه در استفاده از مهمات جنگی، از جمله موشکهای دور برد که پیامی به ترکیه و دشمن صهیونیستی تلقی شد و همچنین، موفقیت ایران در شکار هواپیمای جاسوسی وابسته به «سیا» در خاکش، بدون هیچگونه آسیب به تواناییها و تکنولوژیهای پیشرفته این هواپیما که باعث افزایش جنگ رسانهای بین این دو کشور شد.
پژوهش دورهای کنونی، شامل بررسی سلسله جنگهای الکترونیک ایران و آمریکا در سایه افزایش ترورهای استعدادهای علمی ایران، افزایش ویروسهای الکترونیک در مراکز هستهای این کشور و انفجارهای مبهم در تعدادی از مواضع نظامی و کشف ماهیت و چگونگی جنگ الکترونیک پیشرو در قرن 21 است. در این باره شواهدی از گذشته نزدیک نیز ارائه میکنیم. این هفته هفتادمین سالگرد هجوم گسترده ژاپن به اهداف استراتژیک نظامی آمریکا در اقیانوس آرام است؛ از این رو به اشتباهات ژاپن در آن زمان پرداخته و همچنین اتکا به زرادخانه نظامی در جنگها، که شبیه تفکر نظامی آمریکا است را بررسی خواهیم کرد.
- ایجاد اختلال در برنامه هسته ای ایران
مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی سلسله انفجارها و ترورهای اخیر، در ایران را بررسی کرده و کوشیده تا ادعاهای خود را اینگونه القا کند: «با وجود اصرار مسئولان ایرانی در این که انفجارها ناشی از مسائل فنی است، اما این ادعاها بازتابی نداشته است. خصوصا اگر عامل همزمانی میان آنها را در نظر داشته باشیم. علی رغم اینکه جزئیات این حوادث آشکار تاکنون فاش نشده است، اما قطعا نشانی از تلاشهای عوامل خارجی فعال با ایجاد مشکل در مسیر برنامه هستهای و موشکی این کشور، مشهود است.»
- بهترین گزینه در میان بدترین گزینهها
اندیشکده مطالعات دفاعی از زاویهای مشابه، مسأله را کنترل ایران هستهای میداند. در گزارش این مرکز میخوانیم: «اتخاذ سیاست کنترل و بازدارندگی از سوی آمریکا پس از ورود ایران به باشگاه کشورهای هستهای، مسألهای است که پیشبینی میشد. اما قطعا نمیتوان همگام با شور و اشتیاق گسترده تعدادی از محافل تصمیم گیرنده، پیش رفت.»
در حقیقت، قدم نهادن در مسیر کنترل و بازدارندگی، احتمالا به سبب نظریه معروف مجهول بودن خطرها و هزینههای ذکر شده است. زیرا کنترل و بازدارندگی بهترین گزینه در میان بدترین گزینههاست. با این وجود، نباید فکر کرد که این دو روش را نوعی ماجراجویی ساده و کم هزینه دانست. در حقیقت دیگر نباید این مسأله را یک گزینه فرض کرد بلکه باید آن را مسألهای حیاتی دانست.»
- تحریم بانک مرکزی ایران، اقدامی بی اثر
اما شورای روابط خارجی ، درباره کارآمدی تحریم بانک مرکزی ایران با هدف مجازات ایران به سبب برنامه هستهای این کشور، تردید کرده و مینویسد: «این گام، باعث کاهش منابع نفتی عرضه شده در جهان و افزایش قیمتها خواهد شد. ایجاد موانع در مسیر بانک مرکزی ایران که تنها کانال ورود درآمدهای نفتی به این کشور است، باعث کاهش میزان صادرات نفت ایران خواهد شد. علاوه بر اینکه ایران تهدید کرده است، هرگونه تلاش ضد صادرات نفتی کشور باعث دو برابر شدن قیمت نفت خام یعنی حدود 250 دلار برای هر بشکه خواهد شد، آمریکا نیز در تأثیر این تحریمها در صادرات نفتی ایران به چین، بزرگترین شریک نفتی ایران، تردید دارد.»
- ادامه شکستهای آمریکا در مصر
مرکز سیاست امنیتی اما، به انتخابات اخیر مصر پرداخته و آن را از جمله شکستهای آمریکا در این کشور معرفی میکند و این گونه ادامه میدهد: «نابینایی ارادی دولت اوباما در برابر خواستههای حقیقی اسلامگراها که شامل اعمال احکام شریعت به قیمت آزادی – همان طور که انتظار میرفت – به پیروزی این نگرش کمک کرد. در صورتی که این وضعیت ادامه داشته باشد، سوء اداره حکومت استبدادی رجال دینی، مکانش را به سوء اداره و حکومت استبدادی لیبرالها داده، که این مسأله به ملتی آسیب میرساند که به زودی دوباره قیام کرده و در این راستا، علیه آمریکا نیز قیام خواهد کرد.»
- انتخابات کنونی مصر، زمینه مناسب انتخابات آینده
اما اندیشکده هادسن انتخابات را عاملی برای ایجاد زمینهای مناسب برای انتخابات آینده دانسته و به مشارکت ضعیف زنان و قبطیها اشاره کرده و درباره میزان آرای دیگر گروههای سیاسی شرکت کننده در انتخابات، پرسش کرده است.
- نشانی از عقبنشینی نظام اسد دیده نمیشود
سوریه اما سهم موسسه کارنگی بود. مدیر دفتر این موسسه در بیروت، به وسیله ویدئوکنفرانس میزبان «پل سالم»، بود. وی تاکید کرد با وجود افزایش اعتراضات و تحریمهای اتحادیه عرب، ترکیه و اتحادیه اروپا نشانی از عقبنشینی نظام اسد دیده نمیشود. این مؤسسه تاکید میکند که اوضاع سوریه با هر فرجامی، به شدت بر دیگر کشورهای منطقه تأثیر گذار خواهد بود. اما اگر تقدیر این باشد که این نظام سقوط کند، ایران، پس از جنگش با عراق، بزرگترین شکست استراتژیک را تجربه خواهد کرد.
- قدم بعدی: کمک به ارتش آزاد سوریه
طبیعی است که اندیشکده صهیونیستی واشنگتن در امور سوریه دخالت کرده و به مسأله «ارتش آزاد سوریه» بپردازد و مدعی شود که بر عکس شبه نظامیان شورشی لیبی این نیرو، از سربازان حرفهای فراری از ارتش تشکیل شده است. این مؤسسه مینویسد: «نظام اسد نمیتواند بدون کشتار عمل کند، اما ارتش آزاد سوری قواعد بازی را تغییر داده است. طوری که نظام از این پس نمیتواند بدون پرداخت هزینه، به کشتار شهروندان بپردازد زیرا پس از رودررویی با نیرویی مسلح، مجبور به دادن تلفات خواهد شد. قطعا فشارهای پیوسته بر نیروهای حکومتی، همراه با افزایش کشتار شهروندان، عامل فرار تعداد بیشتری از سربازان ارتش بوده و به طور کلی باعث تشدید درگیری خواهد شد.»
همزمان با افزایش تأثیر ارتش آزاد سوریه در نتایج نهایی، آمریکا و همپیمانانش باید با عناصر این گروه ارتباط برقرار کرده و با ماهیت آن بیشتر آشنا شوند. به وسیله این ارتباط و کار اطلاعاتی میتوان به پرسشها درباره ماهیت، امکان تبدیل به این نیرو به نیرویی مسلح و نقش اسلامگراها در این ارتش پاسخ داد. اگر نتایج مثبت بود، باید هر جایی که سلاح و برنامهریزی آمده باشد، از ارتش آزاد سوریه حمایت کرد. اگر کانالی برای انتقال سلاح، مشورت، آموزش و پول وجود نداشت، میتوان از کانالهای سری استفاده کرد.
- ترکیه؛ الگوی دمکراسی منطقه
موسسه کارنگی به مسأله ترکیه و امکان تجویز نسخه دمکراسی این کشور در منطقهای مملو از نظامهای استبدادی، پرداخت. این موسسه تاکید کرد «نقش ترکیه در ایجاد الگویی برای دمکراسیهای جدید، فرصتی برای فعال سازی همکاری این کشور با غرب است». این مسأله قطعا بهتر خواهد بود زیرا به جای افزایش تکرویهای ترکیه در سیاست خارجی، از این کشور میتوان برای ایجاد لیستی چند جانبه، برای برنامه گسترده تغییر، در تمامی جهان عرب استفاده کرد. هماهنگی نقش ترکیه با غرب در تقویت دمکراسی و حکومت قانون در جهان عرب به معنای این است که نمونه ترکیه نه فقط در سیاست منطقه نقش مهمی داشته بلکه میتواند فراتر از منطقه نیز نمونهای موفق باشد.
- پس از انقلاب؛ اسلامگراها به قدرت میرسند
موسسه بروکینگز اما سعی میکند وظیفه حکومتها را از نظر افکار عمومی عربی مشخص کند. این موسسه در گزارشی مینویسد: «در حقیقت، دلایل و شواهد زیادی از طریق نظرسنجیهای انجام شده توسط ما و دیگران، نشاندهنده افزایش شکاف میان مردم و حکومتهاست.»
علاوه بر این نزدیکی به ارکان دولت که یکی از عوامل هویت ساز دولت و حکامی است که در طول زندگی اکثر افراد جامعه، بر کرسی قدرت تکیه زدهاند، نیز کاهش یافته است. این ارکان دولت به وسیله ابزارهای رسانهای بینالمللی عاملی در تقویت هویت اسلامی، فراتر از مرزهای کشورها شدهاند. ناگهانی بودن خشم و اهداف قیامهای عربی در تونس و مصر، کمتر از توانایی مردم در تبدیل این خشم پنهان به بسیجی عمومی و فعال با توانایی به چالش کشیدن نظامها اهمیت دارد. به خصوص که این مردم فاقد سازمانهای فعال یا رهبران با تجربهاند.
در همین زمینه، پیشبینی میشود که در انقلابهای احتمالی جهان عرب، اسلامگراها که از سازماندهی قویتری بهرهمندند، به قدرت برسند؛ نه لیبرالهایی که در گذشته به کرسی قدرت تکیه زده بودند.
- حمله به سوریه بدون قطعنامه شورای امنیت
به سوریه باز میگردیم. شورای روابط خارجی به گزینههای پیشروی آمریکا برای سرنگونی نظام رئیسجمهور سوریه پرداخت. این موسسه مینویسد: «حتی اگر امیدی به صدور قطعنامه از شورای امنیت نباشد، ناتو، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس، همگی میتوانند پوشش لازم برای دخالت چندین سویه را فراهم کنند.»
برای اینکه کمی حافظهمان فعال شود، خوب است کوزوو را به یاد بیاوریم که بیل کلینتون بدون اجازه شورای امنیت در آن دخالت کرد. علی رغم اینکه اقدام آمریکا به تنهایی مطلوب نیست؛ اما برای انگیزه و ایجاد یک پیمان فعال، نیاز است که آمریکا رهبری را بر عهده گیرد. این یعنی اینکه اوباما باید تصور بقای اسد در سلطه را کنار گذاشته و اقدامات لازم برای سرنگونیاش را انجام دهد و از پیامدهای سوء جسمی و روحی ادامه این وضع بر ملت سوریه کاسته و زمینه را برای ساخت سوریهای آزاد هموار سازد.
- تحلیل
- افزایش شیوههای جنگ سری آمریکا و اسرائیل علیه ایران
در سایه پیشبینیها مبنی بر امکان هجوم هوایی آمریکا و اسرائیل برضد پایگاههای هستهای ایران، میتوانیم ادعا کنیم که آنها تصمیم گرفتهاند است که جنگی با مشخصات قرن 21 را، علیه جمهوری اسلامی آغاز کنند.
غرب به جای استفاده از سلاحهای کلاسیک مانند بمبها، جنگندهها و موشکها از سلاحهایی چون ترورهای هدفمند، حمله سایبری و اقدام به اعمال تخریب آمیز استفاده میکند.
انفجاری که در تاسیسات نظامی سوخت موشکی، در 12 نوامبر رخ داد از جمله انفجارها مبهمی است که در دو سال گذشته در تاسیسات نظامی ایران به وقوع پیوسته است. اما انفجار اخیر که چندین ساختمان را کاملا ویران ساخت و 17 نفر از جمله سردار حسن تهرانی مقدم مؤسس برنامه موشکی ایران جان خود را از دست دادند، خطرناکترین آنها بوده است.
اما مسئله فقط در این حد نیست زیرا بسیاری از ناظران مسائل ایران معتقدند که کارشناسان رایانهای آمریکایی و شاید با همکاری همتایان اسرائیلیشان به وسیله ویروس استاکسنت که برای افزایش سرعت چرخش دستگاههای سانتریفیوژ و در نتیجه از بین رفتن این دستگاهها طراحی شده است، توانستهاند وارد شبکه کامپیوتری کنترل کننده تاسیسات هسته ایران شوند. از سوی دیگر، دو تن از بارزترین دانشمندان فیزیک هستهای در نتیجه عملیات ترور کشته شده و یکی دیگر از این دانشمندان نیز زخمی شده است. این ترورها به وسیله بمبهای دست ساز صورت گرفته است.
اما درباره ویروس استاکسنت باید بگوییم که طراحی فوقالعاده این ویروس نشان از مهارت عالی متخصصان حرفهای سازمان سیا دارد. این ویروس با استفاده از 4 حفره امنیتی ذاتی و جداگانه در سیستم عامل ویندوز که به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد، قصد داشت بر دستگاههای کنترل صنعتی که توسط شرکت زیمنس آلمان طراحی شده است، تسلط یابد.
مسألهای که نشانگر امکان نفوذ و ایجاد آسیب از طریق برنامههای کامپیوتری تجاری که کارخانههای مختلف در جهان را کنترل میکند، دارد.
تعدادی از کشورها هشدار دادهاند که یکی از شیوههای جنگی آینده، حمله به تاسیسات صنعتی و اقتصادی دشمنان از جمله نیروگاهها و مراکز تولید انرژی، خطوط انتقال نفت و دستگاههای کنترل هواپیماهاست.
در همین زمینه، موفقیت ایران در کنترل هواپیمای جاسوسی بدون خلبان فوق پیشرفته وابسته به سازمان سیا؛ ضربه بزرگی به آمریکا بود. ایران توانست پس از اینکه این هواپیما را به طور سالم در خاکش فرود آورد، آن را تصاحب کند و آن را برای اولین بار، برای جهانیان به نمایش بگذارد.
این گونه مسائل باعث میشود آمریکا، اسرائیل و دیگر کشورهای غربی، برای از بین بردن توان نظامی و تکنولوژیکی ایران تلاش کنند. طبیعی است که اسرائیل بخواهد برنامه هستهای ایران را متوقف کند. همانطور که در تصریحات متعدد رسانهای بر نیت این کشور در حمله نظامی با این هدف تاکید میکند.
کشورهای دیگری که از پیشرفت برنامه هستهای ایران واهمه دارند نیز از این اقدام استقبال میکنند. پس از تحقق این هدف، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و کشورهای مختلف اروپایی به ایرانی مینگرند که فلج شده و علاوه بر ناتوانی در اعمال نفوذ در منطقه، از پاسخ به این ضربه سخت به محور مقاومت و دیگر شاخههایش در سوریه، لبنان و فلسطین، ناتوان است. شکی نیست که ترکیه بیشترین سود را از کاهش نفوذ و نقش ایران خواهد داشت.
هنگامی که دوباره ویروس استاکس نت را بررسی میکنیم، چندین دلیل نشان دهنده شرکت چندین طرف، در ایجاد این ویروس است. آمریکا از زبان «گری سیمور» هماهنگ کننده سازمان منع انتشار سلاحها و سلاحهای کشتار جمعی وابسته به کاخ سفید، گفت: «ما خوشحالیم که ایرانیها در سانتریفیوژها دچار مشکل شدهاند و ما (آمریکا و همپیمانانش) تمام تلاش خود را با هدف افزایش مشکلات ایرانیها، انجام خواهیم داد». احتمال میرود کشورهای دیگری همانند اردن و فرانسه در طراحی این ویروس شرکت داشته باشند. در اقدامی جدید، روزنامه واشنگتن پست آمریکا اخیرا گزارشی درباره نفوذ الکترونیک به سیستمهای آمریکایی منتشر کرده است. دستگاههای امنیتی آمریکایی اعتراف کردهاند که چندین تلاش برای نفوذ به کامپیوترهای فوق سری وزارت دفاع آمریکا، موفق بوده و آنها در این زمینه روسیه را متهم کردهاند. این گزارش میافزاید که این تلاشها در سال 2008 رخ داده و تاکید میکنند که از جمله مهمترین نفوذها به سیستمهای کامپیوتری سری آمریکا بوده است.
این روزنامه به نقل از منابع عالی رتبه، حجم و زمان این نفوذ را نقل نکرده و فقط تاکید میکند که این ویروس به تمامی دستگاههای شخصی متصل به شبکه سری نفوذ کرده و تمامی برنامهها و طراحیهای هندسی سیستمهای نظامی سری را به مقصدی نامعلوم فرستاده است.
این گزارش میافزاید که این ویروس ماهها در شبکه بسته نظامی فعال بوده و سپس توانسته است که به دستگاههای نظامی یکی از کشورهای ناتو – احتمالا فنلاند- نفوذ کند.
پس از آن، آژانس امنیت ملی مطلع شد که این ویروس فقط در شبکههای سری وزارت دفاع و خارجه آمریکا فعال نبوده بلکه به سیستمهای ارتباطی - اطلاعاتی در نقاط مختلف جهان نفوذ کرده است.
خطر بیش از حد مسأله، مقامات امنیتی نظامی آمریکا را واداشت که اقدامات امنیتی و حمایتی را دوباره تنظیم کرده و گروهی نظامی متخصص در امنیت شبکههای کامپیوتر را برای جلوگیری از سرقت الکترونیک، تشکیل دهند.
- جنگ، نسخه قرن 21
خوب است دوباره نگاهی به استراتژیهای جنگی رایج در آخرین جنگ جهانی انداخته تا بهتر لایههای مرکزی در نقشههای هجومی را درک کنیم. دریاسالار ژاپنی «یاماموتو» به خوبی قانون هدف گیری استراتژیک را تکمیل کرد. هفته جاری هفتادمین سالگرد عملی کردن حمله همزمان ژاپن به نیروهای انگلیسی، هلندی، استرالیایی، آمریکایی و مراکز استراتژیک آنها در اقیانوس آرام است. مشهورترین این حملات، حمله گسترده هوایی به بندر «پرل هاربر» در جزیره هاوایی است.
یاماموتو قصد داشت کاملا خطوط اتصال و حمل و نقل حساس ناوگان دریایی آمریکا در اقیانوس آرام را از بین ببرد. وی معتقد بود که موفقیت در این مسأله باعث کنترل خودکار دیگر تاسیسات حساس در این اقیانوس بوده و این همان اتفاقی بود که برای چندین ماه پس از این حمله رخ داد.
یاماموتو نسبت به ادامه کارآمدی راههای کمک رسانی با مبدأ و مقصد استرالیا هشدار داده و تاکید کرد که در دراز مدت شکست این راهها در کمک رسانی به تاسیسات صنعتی آمریکا، آشکار خواهد شد.
مشهور است که یاماموتو که از دانشگاه برجسته هاروارد فارغالتحصیل شده و به خوبی نسبت به برتری سیستم تولیدی آمریکا نسبت به همتای ژاپنیاش آگاهی داشت، در جنگ با آمریکا مردد بود.
پس از این یادآوری تاریخی، به این نتیجه میرسیم که اصل حملات کوچک، که در ایران استفاده میشود، برگرفته از اقدامات یاماموتو علیه رهبری امپراتوری بزرگ در آن زمان بود. زیرا که جنگی که اکنون در ایران رخ میدهد، تاسیسات حیاتی در برنامه هسته ایران و خصوصا دانشمندان و متخصصان مشرف بر توسعه و پیشرفت این برنامه را مورد هدف قرار داده است.
از سال 2007 تا کنون چهار تن از دانشمندان شرکت کننده در برنامه هسته ایران به وسیله بمب، گلوله یا سم به قتل رسیده و قربانی پنجم هم اکنون به اثر بمب گذاری در خودروی شخصیاش، در حال درمان است.
آخرین قربانی جوان، داریوش رضایی نژاد 35 ساله، در حالی که منتظر خروج دختر کوچکش از مهد کودک بود، به ضرب گلولهای به قتل رسید.
در جنگهای گذشته حمله به خطوط ارتباطی و انتقالی امری حیاتی بود. اما امروزه حمله به شبکه های کامپیوتری این نقش را ایفا میکند. ویروس استاکسنت، حلقه تولید حیاتی در سلسلهای از صنایع تبدیل اورانیوم طبیعی به اورانیوم غنی شده، برای استفاده از بمبهای هستهای را مورد هدف قرار داد.
قطعا فرماندهی ایران اهمیت بسیاری به این سلسله انفجارها و ترورها داده و آن را عملی خصومتبار در حد و اندازه اعلام جنگ میداند اما کشورهای غربی از اهمیت پاسخ اعلام شده میکاهند.
ایران نیز سلسله اقداماتی فوری با هدف تقویت جبهه داخلی اتخاذ کرد. از جمله آنها اعلام حالت خطر شدید به سپاه پاسداران، انجام مانور بازدارندگی جنگندهها و تغییر مکان مخازن موشکی به مناطقی امنتر، بوده است.
علی رغم اینکه ایران شاهد اعمال تخریبی و ترورهای شگفتآوری است اما این مسأله در سایه بحرانها و درگیریهای جدید این دوره، غیر قابل پیشبینی نیست.
استفاده از این راهها برای دستیابی به اهداف جنگی با هزینه کمتر صورت میگیرد. خصوصا پس از شکست آمریکا در افغانستان و عراق، اگر به هزینه آغاز جنگی کلاسیک توسط آمریکا و همپیمانانش، در سایه توازن کنونی قوای بینالمللی همراه نتایج آن ضمانت شده توجه کنیم.
داستان فارسی وان داستان کهنه ای است. از همان روزی که پا به عرصه گذاشت بسیار درباره اش گفته اند و نوشته اند. در ابتدا برخی با ساده انگاری اینگونه گمان کردند که فارسی وان قرار است شبکه ای تفریحی برای جذب آگهی از طریق افزایش مخاطبان باشد. هرچه که گذشت این نظریه کمرنگ تر شد و در عوض فارسی وان هم از جنبه صرفا تفریحی خود درآمد و در قالب فرهنگ سازی ابراز وجود کرد. امروز کم نیستند خانواده هایی که اگرچه ممکن است چندان مذهبی هم نباشند اما دیدن فارسی وان و شبکه هایی از این قبیل را برای خانواده خود ممنوع کرده اند.
خانم خانه داری که فارسی وان می بیند شاید چندان هم درباره اهداف پشت پرده پشت پخش این سریال ها آگاهی نداشته باشد. مرد کارمند و کارگری هم که شب خسته به خانه می آید صرفا به دنبال رفع خستگی روزانه خود از طریق دیدن سریالی جذاب و مفرح است اما چه می بیند؟
خانم خانه در فارسی وان مردانی را می بیند که آنقدر ثروتمند و جذابند که گویا از میان رومئو و ژولیت شکسپیر بیرون آمده و بازیگر شده اند. زنان میانسالی را می بیند که چگونه برای خود مثلث عشقی با حضور همسر و یک جوان بیست و چند ساله ایجاد می کنند. مرد خانه هم که نماد غیرت و مردانگی است و قرار است نماد مرد ایرانی باشد، زنانی را می بیند که شباهتی به همسرش ندارند. مردانی را می بیند که علی الظاهر از کشورهای صاحب علم و تمدن هستند اما در قبال همسر و دختر خود تعصب و غیرتی ندارند و در عوض آزادی رفتارهای غیر اخلاقی را بخشی از لازمه زندگی می دانند.
تصور تاثیر یک ماهه و دوماهه این سریال ها بر اعتقادات خانواده ها تصوری کودکانه است. آرام آرام همچون راه رفتن مورچه ای بر روی سنگ سیاه آن هم در شب، این سریال ها کار خود را می کنند. آنگونه که داشتن خانواده ای سالم هم برای زن خاطره می شود و هم برای مرد.
مرداک موسس فارسی وان که پیش از این برای تغییر سبک زندگی مسلمانان، خانواده های ایرانی را هدف قرار داده برای نزدیک تر شدن به هدف خود شبکه فارسی وان را راه اندازی کرد. شبکه فارسی وان نیز برای عملیاتی کردن فروپاشی خانواده ها، سریال های تلویزیونی (غالبا کلمبیایی) که زمینه لیبرالیسم فرهنگی را ترویج می کنند با موضوعات خیانت، فرزند نامشروع و طلاق را در سطح وسیع با دوبله فارسی پخش می کند؛ تا با ترویج فمینیسم لیبرال در جامعه ایرانی حیا زدایی از زنان و غیرت زدایی از مردان موجب فروپاشی فرهنگی جامعه شود.
زنهایی که جراحی پلاستیک شدهاند، مردانی که مهمترین مسوولیتشان بادهگساری و عاشق شدنهای پی در پی است و تعصبی ندارند اگر همسرشان نیز با مردی دیگر.....، مردمانی که، دغدغه اصلیشان برای زیستن فقط خوردن و آشامیدن و ارتباط جنسی است، همه جمع شدهاند در شبکههای خارجی فارسی زبان تا با این محتواهایی که گفته شد، ما و شما را سرگرم کنند.
فارسی وان پنجرهای است باز شده رو بهخصوصیترین مسائل زناشویی. شبکهای که میگوید برای فارسی زبانهاست اما با وجود همزبانی، دلهای پارسی را راضی نخواهد کرد.
از ۱۰ مرداد سال ۱۳۸۸ که فارسی وان متولد شد، نگرانی از تاثیرات آن بر خانوادههای ایرانی نیز مورد توجه رسانهها قرار گرفت و سیل گزارشها و یادداشتها با هدف نمایش چهره واقعیاش به سوی مردم روان شد، اما ویژگیهای خاص این شبکه باعث شد مخاطبانش به آن وفادار بمانند و کاری کنند که لقب پربیننده ترین شبکه ماهوارهای فارسی زبان را از آن خود کند. سریالها، خون رگهای فارسی وان هستند و تقریبا همه مخاطبان این شبکه به هوای دنبال کردن آنها بینندهاش شدهاند و سایر برنامهها مانند موسیقی و... نقش مهمی در جذب مخاطب ندارند. سریالهای این شبکه بیشتر متعلق به ۳ کشور کره جنوبی، کلمبیا و آمریکا هستند.
سریالهای کرهای تقریبا همیشه از تعلیق روابط عاطفی در مثلثی عشقی برای جلب نظر مخاطب بهره میبرند. عشق مثل توپ فوتبال از یک راس این مثلث به راس دیگر میرود و از راس دیگر به راس بعدی.
سریالهای کلمبیایی نیز حداقل پارچه ،جراحیهای پلاستیک و....اولین کلمهای که با شنیدن کلمبیا یادتان میآید چیست؟ قاچاق مواد مخدر؟ مافیا؟ اسلحه؟ مانکنهای بدپوش؟ مردان آزاد در ارتباطهای جنسی؟فارسی وان-ماهواره
طبیعی است ویژگیهای اجتماعی کشور کلمبیا در سریالهای ساخت آن نیز تظاهر پیدا میکنند؛ مسائلی مانند رابطههای غیراخلاقی، ترسیم فضاهای اروتیک که گرچه گاهی اصل قضیه را نشان نمیدهند، اما طوری آن را تشریح میکنند که هر کودکی هم میتواند ماجرا را با جزئیات حدس بزند، خلاف کردن مثل آب خوردن و....
بدپوشی، خیانت، راه و روشهای کاربردی برای دوست شدن با جنس مخالف در هر سنی و بلافاصله پاسخ دادن به هوسهای جنسی همه اصولی هستند که سریالهای کلمبیایی آنها را تبلیغ میکنند.
چرا بعضیها فارسی وان نگاه میکنند؟
تقریبا همه مردم میدانند سیگار باعث مرگ تدریجی میشود با این حال خونسردانه به سیگارشان پک میزنند. اما واکنش مردم به حقیقت مرگ آفرین بودن سیانور اینگونه نیست. آنها این سم را چاشنی غذایشان نمیکنند و حتی جرات لمس کردنش را هم ندارند. میدانید چرا ماهیت مرگ زایی اولی را جدی نمیگیریم اما دومی برایمان اهمیت دارد؟چون ضرررسانی سیگار تدریجی و در دوره زمانی طولانی است و ما مرگ را بخصوص وقتی آرام آرام باشد باور نمیکنیم. در حالی که مرگ با سیانور سریع و بیوقفه است و به همین دلیل حقایق عریان و ترسآور دربارهاش، همان وقت که اسم سیانور را میشنویم در نظرمان مجسم میشود. ماجرای فارسی وان هم به همین ترتیب است. فارسی وان مضر است! این را حتی بیشتر آنها که همنشین دائمیاش شدهاند نیز میفهمند اما چرا همچنان دنبالش میکنند؟ شاید به این دلیل که تاثیرات فارسی وان از نوع سیانوری نیستند، بلکه از نوع سیگاری هستند؛ یعنی تغییراتی تدریجی که در طول دوره زمانی طولانی بر مخاطب اثر میگذارند.
کارشناسان اعتقاد دارند فارسی وانیها در وهله نخست با دقت و حوصله ذائقه ایرانیها را مطالعه کردهاند و آنها را از لحاظ فرهنگی و روحی سنجیدهاند و سپس با اعلام مناسبتها و نمایش برنامههایی متناسب با آنها، اعتماد مخاطبان را جلب کردهاند
خیلی از آنها که این شبکه را نگاه میکنند به این باور رسیده اند که به مرور زمان قبح بسیاری از مسائل مثل دوستی از جنس مخالف داشتن با وجود تاهل، خیانت، انتقام و قانون شکنی در خانوادههای شان از بین رفته است. آنها درک میکنند که دیگر بچههای کوچک خانواده هم کنار بزرگترها صحنههای اروتیک را میبینند یا توصیف آنها را میشنوند اما قضیه برایشان کاملا عادی شده است، آنها متوجه شدهاند این شبکه به اصلیترین سرگرمی آنها و خانوادهشان تبدیل شده است و بخش عمدهای از ساعتهای زندگیشان را پای آن میگذرانند، اما با وجود همه این مضرات آنها هنوز ترجیح میدهند داشتن خانوادهای سالم و پرورش فرزندانشان بر مبنای فرهنگ سنتی و مذهبی کشورمان را در ازای تماشای ماجراهای عشقی یا گانگستری سریالهای این شبکه فراموش کنند.
این که فوت کوزهگری فارسی وانیها چیست که باعث شده بهرغم سخیف بودن برنامههایشان، تبلیغ گسترده مسائل غیراخلاقی، ضعف در دوبله و استفاده از دامنه محدود لغات در آن، مخاطبانشان را به خود وفادار نگه دارند؟
حالا انتخاب با خودتان است، دگمه قرمز را اگر فشار دهید، حفرهای باز خواهد شد رو به خانه همسایه. شاید برای ساعتها سرگرمتان کند ، شاید اصلا گذر زمان را با نگاه کردن به آن احساس نکنید، شاید دل مشغولیهایتان را از یاد ببرید اما یادتان نرود این همسایه به بسیاری از اعتقادات شما و حرمتهایی که در زندگی شخصی قائلید اعتقادی ندارد و دیدن رفتارها و شنیدن حرفهایش مسلما زندگی شما و افراد خانوادهتان را نیز تغییر خواهد داد.
جهت شرکت در این رزمایش وبلاگنویسان بایستی از ساعت 21 هشتم دی ماه لغایت 24 نهم دی ماه عنوان ولاگ خود را به عبارت "لبیک یا خامنه ای -نه دی - حماسه بصیرت" تغییر دهند و بعد از تغییر عنوان وبلاگ خود، از طریق فرم زیر اعلام حضور نمایند.
پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: صبح امروز همایش پاسداران عاشورایی سپاه عاشورا با حضور و سخنرانی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در آمفی تئاتر شهدای عاشورا در ستاد سپاه عاشورا برگزار گردید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا، سردار نقدی با اشاره به این مطلب که انقلاب اسلامی ریشه در عاشورا داشته و دفاع مقدس نیز یکپارچه متصل به عاشورا بود، اذعان کرد: در جامعه ای که زینت مجالس آن زیارت عاشوراست جایی برای فتنه و فتنه گران نیست هر چند که آنها تمام توان اطلاعاتی و جاسوسی خود را برای آشفته کردن این کشور بکار بستند اما باز عشق به اباعبدالله و فرزندش مقام معظم رهبری باعث خلق حماسه ای دیگر مثل 9 دی شد که حقیقتا هم این فتنه ها جوابی جز 9 دی نداشت.
وی افزود: یکی از کج فهمی های اصلی فتنه گران این بود که فکر می کردند می توانند مدل ها و رسم هایی که الان دیگر در غرب هم کاملا به بن بست رسیده در این کشور اسلامی پیاده کنند غافل از اینکه مردم دنیا امروزه فهمیده اند که آن نسخه های کهنه بدرد آنان نمی خورد و بدنبال یک فرمول و شیوه نوین زندگی هستند که این امر از بیداری و شعارهای آنان مشهود است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین همچنین در همایش سرحلقه های صالحین بسیج دانش آموزی و فرهنگیان گفت: امروزه دنیا از کشور ما الگوپذیری می کنند چرا که می دانند نظام اسلامی یک نظام سرمایه داری نیست و مسئولین نظام نیز انسانهایی پرهیزکار و ساده زیستند.
سردار نقدی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به فرهنگیان گفت: تربیت انسانهایی پاک، فهیم و کاردان از مسئولیتهای خطیر و سنگین فرهنگیان در کشور ماست که ما را در رفتن بسوی یک جامعه الگو بسیار یاری خواهد داد.